کمپین فروش چیست؟

کمپین فروش چیست؟

کمپین فروش چیست؟ تعریف و نحوه ایجاد یک کمپین : شرکت‌ها و مشاغل مختلف، اغلب از کمپین‌های فروش برای کمک به افزایش سریع درآمد خود و جذب مصرف کنندگان جدید استفاده می‌کنند. یک کمپین فروش می‌تواند به ایجاد تقاضا و علاقه برای محصولات یا خدمات کمک کند. هنگام ایجاد یک کمپین فروش، می‌توانید از درک عمیق‌تری از فرآیند توسعه یک کمپین از طریق تعیین هدف و استراتژی‌های فروش چشمگیر بهره مند شوید. در این مقاله از انستیتو نوین کسب و کار NBTI به این موضوع می‌پردازیم که کمپین فروش چیست و چه زمانی باید از آن استفاده کرد.

کمپین فروش چیست؟

کمپین فروش، تاکتیکی است که توسط کسب‌ و کارها و سازمان‌ها برای افزایش تقاضا برای محصولات و خدمات خاص در یک دوره کوتاه استفاده می‌شود. بخش‌های فروش و کارکنان اغلب از استراتژی‌های فروش مهم برای تشویق مصرف کنندگان به خرید اقلام استفاده می‌کنند و به شرکت کمک می‌کنند تا درآمد کلی خود را افزایش دهد. اغلب، کمپین‌های فروش بر روی اهداف کوتاه مدت و اهدافی متمرکز می‌شوند که می‌توانند به سرعت به آن‌ها دست یابند که به نفع شرکت در بلندمدت است.

چه زمانی از کمپین فروش استفاده کنیم؟

شرکت‌ها و مشاغل به دلایل مختلف از کمپین‌های فروش استفاده می‌کنند. با این حال، همواره سعی کنید قبل از تصمیم گیری برای پیگیری یک کمپین فروش، با بخش‌های مختلف شرکت صحبت کنید تا هر گونه ارتباط بین اوج فروش و زمان‌های خاصی از سال و ماه را تعیین کنید. این کار می‌تواند به شما کمک کند تا موثرترین زمان برای کمپین را درک کنید و بدانید چگونه می‌توانید درآمد را در فصل‌های پربازدید افزایش دهید یا فروش کلی را در فصل‌های کم فروش، افزایش دهید. برخی از دلایل شروع یک کمپین فروش می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • تبلیغ یک محصول جدید
  • افزایش درآمد
  • تبلیغ یک رویداد یا راه اندازی آینده
  • افزایش ارتباط با مشتری
  • توسعه آگاهی از برند
  • دریافت بازخورد مشتری
  • کاهش مازاد موجودی

چگونه یک کمپین فروش ایجاد کنیم؟

در این بخش فهرستی از مراحلی قابل مشاهده است که می‌توانید برای کمک به ایجاد یک کمپین فروش از آن استفاده کنید:

مصرف کننده هدف را درک کنید

درک مصرف کننده هدف می‌تواند به شما در کاهش بودجه کلی پروژه کمک کند و در عین حال اثربخشی کمپین را افزایش دهد. وقتی سن، شغل و علایق مصرف‌کنندگان خود را به طور کلی می‌دانید، می‌توانید عناصر کمپین را تغییر دهید و آنها را با جمعیت شناسی بازار تنظیم کنید.

چگونه یک کمپین فروش ایجاد کنیم؟همچنین این موضوع می‌تواند به شما در درک مکان ارسال تبلیغات کمک کند. برای مثال، اگر محصولی را تبلیغ می‌کنید که می‌دانید برای مسافران مفید است، ایجاد تبلیغات رادیویی یا پادکست ممکن است مؤثرترین راه باشد. با این حال، فروش به نسل جوان ممکن است از طریق ایمیل یا تبلیغات دیجیتال سودمند باشد.

هدفگذاری کنید

تعیین اهداف برای کمپین فروش می‌تواند بر نوع استراتژی فروش مورد استفاده شما تأثیر بگذارد و می‌توانید میزان موفقیت کمپین کلی را نیز اندازه گیری کند. هنگام ایجاد اهداف، از جزئیات خاص برای کمک به بررسی وضعیت کمپین و اطمینان از توانایی آن برای رسیدن به هدف، استفاده کنید. به عنوان مثال، اگر هدف شما برای کمپین، ایجاد ۱۵۰۰۰ دلار درآمد اضافی در طول دو ماه است، اگر در طول سه هفته اول فقط ۵۰۰۰ دلار درآمد داشته‌اید، ممکن است تنظیمات لازم برای رسیدن به هدف در زمان خود انجام شود.

استراتژی را تعیین کنید

هنگام انتخاب استراتژی جهت استفاده در کمپین فروش خود، تعیین کنید که هر استراتژی چه نیازهایی را می‌تواند برآورده کند و چگونه می‌تواند به هدف کمپین شما کمک کند. برخی از آن استراتژی‌ها عبارتند از:

یکی بخری، یکی هم می‌بری

استراتژی‌های «یکی بخر، یکی بگیر» به مشتریان این امکان را می‌دهد که پس از خرید، یک محصول اضافی رایگان یا با تخفیف دریافت کنند. این استراتژی اغلب برای شرکت‌ها یا مشاغلی که سهام مازادی برای فروش دارند، بهترین کار را انجام می‌دهد. “یکی بخر، یکی بگیر” انگیزه‌هایی را برای مشتریان ایجاد می‌کند تا پول بیشتری خرج کنند و به شرکت اجازه می‌دهد تا محصولات مازاد را با سرعت بیشتری کاهش دهد.

نمونه‌های مجانی

نمونه‌های رایگان به مشتریان این امکان را می‌دهد که یک محصول یا خدمات را به صورت رایگان امتحان کنند و به آن‌ها این امکان را می‌دهد تا قبل از تصمیم به خرید، مزایای آن را تجربه کنند. شرکت‌های نرم افزاری اغلب از این استراتژی استفاده می‌کنند، زیرا می‌توانند یک آزمایش رایگان از برنامه‌ها و محصولات خود را بدون از دست دادن موجودی یا سود ارائه دهند. این کار باعث ایجاد علاقه و تقاضا برای خدمات یا محصولات، و اغلب منجر به فروش اضافی می‌شود.

فروش فلش

فروش فلش اغلب برای مدت زمان بسیار محدودی تخفیف فوق العاده‌ای را در اختیار مشتریان قرار می‌دهد. شرکت‌ها ممکن است از این استراتژی برای تبلیغ برند و کسب‌ و کار خود با ایجاد سر و صدا و هیجانات زیاد در مورد پیشنهاد زمان محدود خود استفاده کنند.

تخفیف‌ها

تخفیف‌ها و کدهای کوپن، روشی عالی برای تشویق مشتریان به خرید محصولات یک شرکت و احتمالاً کاهش موجودی کالاهای مازاد بر موجودی آن است. یکی از راه‌های عالی برای استفاده از این استراتژی شامل ارسال کدهای کوپن برای افرادی است که کالاهایی را به سبد خرید آنلاین خود اضافه کرده‌اند، اما هرگز آن را بررسی نکرده‌اند. ارسال یک کوپن برای خریداران می‌تواند به آنها کمک کند تا برای نهایی کردن خرید، انگیزه داشته باشند.

Tripwires

Tripwire محصولی با قیمت پایین است که یک کسب‌ و کار می‌فروشد تا مشتریان جدید را برای خرید احتمالاً اقلام با قیمت بالاتر ترغیب کند. شرکت‌ها همچنین ممکن است از این تاکتیک استفاده کنند تا مصرف کنندگان را در مورد محصولات خود هیجان زده کنند و آنها را تشویق به خرید بیشتر کنند.

Tripwiresبه عنوان مثال، یک شرکت ممکن است یک شبکه فروش در سراسر فروشگاه داشته باشد که بسیاری از کالاهای خود را با هزینه کم عرضه می‌کند. این کار ممکن است مشتریان را برای خرید مقادیر بیشتر ترغیب کند و درآمد شرکت را افزایش دهد.

یک برنامه اقدام ایجاد کنید

برای شرکت‌ها مهم است که یک برنامه عملیاتی ایجاد کنند، زیرا می‌تواند به ایجاد یک جدول زمانی برای کمپین فروش کمک کند و به همه افرادی که روی پروژه کار می‌کنند اجازه می‌دهد تا درک بهتری از چگونگی دستیابی به اهداف آن داشته باشند. همچنین می‌تواند به مقامات و مدیران کمپین کمک کند تا پیشرفت آن را دنبال کنند و بدانند که آیا برای اطمینان از موفقیت آن باید تنظیماتی انجام شود یا خیر. به عنوان مثال، اگر شرکتی برای جذب مشتریان و افزایش درآمد ۸۰۰۰ دلار اقدام به ایجاد فروش فلش کند، برنامه اقدام آن‌ها ممکن است به این صورت باشد:

  • لیستی از تمام اقلام موجود در فروش تهیه کنید.
  • یک جدول زمانی برای فروش ایجاد کنید.
  • محل آگهی فروش را تعیین کنید
  • کمپین را اجرا کنید.

این بخش، تفکیکی قابل دستیابی از پروژه را فراهم می‌کند که کارکنان می‌توانند به راحتی آن را دنبال کنند تا به موفقیت کمپین کمک کنند.

میزان موفقیت را بسنجید

پس از کمپین، می‌توانید موفقیت آن را بسنجید و زمینه‌های بهبود را مشخص کنید. این کار به شما این امکان را می‌دهد که در آینده کمپین‌های مؤثرتری ایجاد کنید و با استراتژی‌های مختلف و موثری به آنها نزدیک شوید. به عنوان مثال، اگر شرکتی از استراتژی فروش «یکی بخر، یکی بگیر» استفاده کند، اما کمپین درآمد کافی نداشته باشد، ممکن است کاهش تخفیف کالای دوم یا افزایش استراتژی‌های بازاریابی خود را در طول کمپین بعدی در نظر بگیرد.

نکاتی برای ایجاد کمپین فروش

در این بخش، چند نکته اضافی برای کمک به ایجاد یک کمپین فروش موثر وجود دارد

یک پیشنهاد برای مدت محدود ارائه دهید

مهم نیست که از چه استراتژی فروشی استفاده می‌کنید، تنها ارائه تخفیف و فروش ویژه برای مدت زمان محدود مفید است. این امر باعث می‌شود که مصرف کنندگان احساس فوریت کنند و آنها را تشویق به خرید فوری و افزایش سریع‌تر درآمد می‌کند. همچنین افزایش موقت فروش را برای فصل‌های کندتر یا دوره‌های فروش ضعیف ارائه می‌دهد.

به تیم فروش پاداش دهید

ایجاد انگیزه برای تیم فروش می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا بهره وری خود و احتمالاً تعداد فروش را افزایش دهند. اغلب، شرکت‌ها از پاداش‌هایی مانند درصدی از مبلغ کل فروش، پاداش اضافه بر حقوق و دستمزد، مرخصی اضافی و هدایایی برای ایجاد انگیزه در کارکنان برای فروش سریع‌تر و کارآمدتر محصولات استفاده می‌کنند. اطمینان از رضایت و فداکاری تیم فروش می‌تواند فرهنگ، شهرت و کارایی سازمان را بهبود بخشد.

ارجاعات

کانال‌های ارتباطی را درک کنید

برخی از کمپین‌های فروش می‌توانند از طریق استفاده از کانال‌های ارتباطی خاص در مقایسه با سایرین سود ببرند. به عنوان مثال، یک کمپین ایمیل، در مقایسه با یک کمپین رادیویی، ممکن است زمانی مفیدتر باشد که به سمت نسل‌های جوان‌تر یا مشاغلی برود که به تخصص کامپیوتری نیاز دارند. درک بهترین مکان‌ها برای بازاریابی کمپین فروش شما اغلب می‌تواند بر موفقیت آن تأثیر مثبت بگذارد.کانال‌های ارتباطی را درک کنید

پرسش‌های مهم درزمینه کمپین فروش

تفاوت بزرگ بین کمپین فروش و بازاریابی چیست؟

به زبان ساده، بازاریابی باعث ایجاد آگاهی و جذب افراد به سمت کسب و کار شما می‌شود، اما فروش این سرنخ‌ها را به مشتریان پولی تبدیل می‌کند.

اجزای یک کمپین فروش چیست؟

اجزای یک کمپین فروش، شامل مرحله برنامه ریزی، ارزیابی چگونگی، اندازه‌گیری نتایج کمپین، تعیین بازار هدف، نحوه ارائه کمپین، نحوه دستیابی به نتایج و در نهایت، ارزیابی میزان عملکرد کمپین است.

ادامه مطلب
بهترین سرمایه گذاری های 2024

بهترین سرمایه گذاری های 2024 کدام است؟

بهترین سرمایه گذاری های 2024 کدام است؟ چه در بازارها تازه کار باشید یا یک حرفه‌ای باتجربه، سرمایه گذاری‌های کم ریسک، گزینه‌ای عالی برای سرمایه گذاران محافظه کار هستند که می خواهند از پول خود در برابر ضررهای احتمالی محافظت کنند و در عین حال از رشد متوسط سود ببرند.

درک این نکته مهم است، در حالی که سرمایه گذاری در دارایی‌های کم خطر می‌تواند سرمایه شما را حفظ کند، میزان بازدهی شما را نیز محدود می‌کند. مزایای سرمایه گذاری کم ریسک شامل تنوع بیشتر است و به ویژه برای افرادی که برای اهداف مالی کوتاه مدت مانند پیش پرداخت خانه پس انداز می‌کنند، مفید است.

مدیریت ریسک در سرمایه داری چیست؟

مدیریت ریسک فرآیند تعیین ریسک‌های بالقوه مرتبط با سرمایه گذاری‌های فردی، پرتفوی‌ها و استراتژی‌های مدیریت مالی، مادام العمر است. صرفنظر از میزان تحمل ریسک شخصی خود، باید به صورت دوره‌ای تصمیمات مالی فردی و تصویری بزرگ خود را ارزیابی کنید تا مطمئن شوید که با ارزش‌ها و اهداف شما همسو هستند.

بهترین روش‌های سرمایه گذاری؛ مطمئن و سودرسان

اصطلاح “سرمایه گذاری” ممکن است تصاویری از بورس اوراق بهادار نیویورک را به ذهن متبادر کند، یا شاید فکر می‌کنید این روشی است که فقط برای افراد ثروتمندتر در نظر گرفته شده است. اما اینگونه نیست و وقتی مسئولانه انجام شود، سرمایه گذاری راهی عالی برای رشد پول شماست. بسیاری از انواع سرمایه گذاری‌ها تقریباً برای هر کسی بدون در نظر گرفتن سن، درآمد یا شغل قابل دسترسی است.  در اینجا برخی از سرمایه گذاری‌ها را برمی شماریم:

1. سهام رشد

بررسی اجمالی: در دنیای سرمایه گذاری، سهام‌ها در حال رشد فراری هستند. آنها وعده رشد بالا و در کنار آن بازده سرمایه گذاری بالا را می‌دهند. بیشترین رشد سهام‌ها اغلب برای شرکت‌های فناوری هستند، اما لازم نیست حتماً اینطور باشند. این شرکت‌ها عموماً تمام سود خود را به کسب و کار بازمی‌گردانند، بنابراین به ندرت سود سهام پرداخت می‌کنند، حداقل تا زمانی که رشدشان کاهش پیدا نکند.سهام رشد

برای چه کسانی مناسب است؟ اگر می‌خواهید سهام رشد فردی بخرید، باید شرکت را به دقت تجزیه و تحلیل کنید و این ممکن است زمان زیادی را ببرد. به دلیل نوسانات موجود در سهام در حال رشد، باید تحمل ریسک بالایی داشته باشید یا متعهد شوید که سهام را حداقل برای سه تا پنج سال نگه دارید.

ریسک‌ها: سهام در حال رشد می‌تواند مخاطره‌آمیز باشد؛ زیرا اغلب سرمایه‌گذاران نسبت به درآمد شرکت، هزینه زیادی برای سهام می‌پردازند. بنابراین وقتی یک بازار نزولی یا رکود فرا می‌رسد، این سهام‌ها می‌توانند خیلی سریع ارزش خود را از دست بدهند. مثل این است که محبوبیت ناگهانی آنها در یک لحظه ناپدید می‌شود. با این حال، سهام رشد یکی از پرسودترین و بهترین عملکردهای سرمایه گذاری در طول زمان بوده است.

سود: بزرگترین شرکت‌های جهان – آلفابت‌ها و آمازون‌ها – شرکت‌هایی با رشد بالا بوده‌اند، بنابراین اگر بتوانید شرکت مناسبی را پیدا کنید، پاداش به طور بالقوه نامحدود است.

2. صندوق‌های سهام

نمای کلی: یک صندوق سهام شامل مجموعه‌ای از سهام است که اغلب با یک موضوع یا دسته‌بندی خاص، مانند سهام آمریکایی یا سهام بزرگ، متحد می‌شوند. شرکت صندوق برای این محصول کارمزدی دریافت می‌کند، اما می‌تواند بسیار کم باشد.

 برای چه کسانی مناسب است ؟ اگر نمی‌توانید زمان و تلاش خود را برای تجزیه و تحلیل سهام اختصاص دهید، یک صندوق سهام – ETF یا صندوق سرمایه گذاری مشترک – می‌تواند یک گزینه عالی باشد. صندوق سهام یک انتخاب عالی برای سرمایه‌گذاری است که می‌خواهد با استفاده از سهام تهاجمی‌تر باشد، اما زمان یا تمایلی برای تبدیل سرمایه‌ گذاری به یک کار تمام وقت را ندارد.

ریسک‌ها: یک صندوق سهام نسبت به خرید موقعیت‌های فردی، ریسک کمتری دارد و همچنین کار کمتری نیز می‌طلبد. اگر صندوقی را خریداری می‌کنید که تنوع گسترده‌ای ندارد – برای مثال، صندوقی مبتنی بر یک صنعت – توجه داشته باشید که صندوق شما نسبت به صندوقی که بر اساس شاخص گسترده‌ای مانند S&P 500 متفاوت است، تنوع کمتری خواهد داشت. بنابراین صندوقی بر اساس صنعت شیمیایی، ممکن است در معرض قیمت نفت زیاد باشد. اگر قیمت نفت افزایش یابد، این احتمال وجود دارد که بسیاری از سهام این صندوق آسیب ببینند.

سودها: مالکیت و دنبال کردن یک صندوق سهام، کمتر از سهام فردی است. اما از آنجایی که شما مالک شرکت‌های بیشتری هستید و قرار نیست همه آنها در هر سال معینی برتری داشته باشند، بازده شما باید پایدارتر باشد. با یک صندوق سهام، شما همچنین فرصت‌های بالقوه زیادی خواهید داشت. با خرید یک صندوق سهام، میانگین وزنی بازده همه شرکت‌های موجود در صندوق را دریافت می‌کنید، بنابراین صندوق معمولاً نسبت به زمانی که فقط چند سهام داشته باشید، نوسان کمتری خواهد داشت.

3. صندوق‌های اوراق قرضه

بررسی اجمالی: یک صندوق اوراق قرضه – چه به عنوان یک صندوق سرمایه گذاری مشترک و چه به عنوان ETF اوراق قرضه – حاوی اوراق قرضه زیادی از ناشران مختلف است. وجوه اوراق قرضه معمولاً بر اساس نوع اوراق قرضه در صندوق اعم از مدت زمان اوراق قرضه، خطرپذیری آن، صادرکننده (شرکت، شهرداری یا دولت) و عوامل دیگر طبقه‌بندی می‌شوند.

هنگامی که یک شرکت یا دولت یک اوراق قرضه صادر می‌کند، موافقت می‌کند که سالانه مقدار مشخصی از سود را به صاحب اوراق بپردازد. در پایان مدت اوراق، ناشر مبلغ اصلی اوراق را بازپرداخت می‌کند و اوراق قرضه بازخرید می‌شوند.صندوق‌های اوراق قرضه

برای چه کسانی مناسب است؟ صندوق‌های اوراق قرضه برای سرمایه گذارانی خوب هستند که خواهان یک سبد متنوع از اوراق هستند، بدون نیاز به تجزیه و تحلیل و خرید اوراق قرضه جداگانه. آنها همچنین برای سرمایه گذاران فردی که پول کافی برای خرید یک اوراق قرضه را ندارند، خوب هستند و ETF اوراق قرضه اغلب با کمتر از 100 دلار قابل خریداری است.

خطرات: در حالی که اوراق قرضه می‌توانند نوسان داشته باشند، صندوق اوراق قرضه نسبتاً ثابت باقی می‌ماند. اگرچه ممکن است در واکنش به تغییرات، نرخ بهره رایج حرکت کند. اوراق قرضه نسبت به سهام امن در نظر گرفته می‌شوند، اما همه ناشران یکسان نیستند. ناشران دولتی، ایمن در نظر گرفته می‌شوند، در حالی که ریسک ناشران شرکتی می‌تواند از کمی کمتر تا بسیار خطرناک‌تر باشد.

سود: اوراق قرضه می‌تواند یکی از سرمایه گذاری‌های مطمئن‌تر باشد و به عنوان بخشی از یک صندوق حتی امن‌ترمحسوب شود. از آنجایی که یک صندوق ممکن است صدها نوع اوراق قرضه را در میان ناشران مختلف داشته باشد، دارایی‌های خود را متنوع می‌کند و تأثیر نکول هر یک از اوراق را بر پرتفوی کاهش می‌دهد.

بازده یک اوراق قرضه یا صندوق اوراق قرضه معمولاً بسیار کمتر از یک صندوق سهام است، شاید 4 تا 5 درصد سالانه، اما کمتر از اوراق قرضه دولتی است. همچنین خطر بسیار کمتری دارد. اگر به دنبال یک صندوق اوراق قرضه هستید، گزینه‌های مختلفی برای تامین نیازهای شما وجود دارد.

4. وجوه با تاریخ هدف

بررسی اجمالی: اگر نمی‌خواهید خودتان سبد سرمایه‌گذاری را مدیریت کنید، وجوه دارای تاریخ هدف، گزینه خوبی هستند. این وجوه با افزایش سن محافظه کارتر می‌شوند، به طوری که با نزدیک شدن به دوران بازنشستگی، زمانی که به پول نیاز دارید، پورتفولیوی شما ایمن‌تر می‌شود. با نزدیک شدن به تاریخ هدف، این وجوه به تدریج سرمایه گذاری‌های شما را از سهام تهاجمی‌تر به اوراق قرضه محافظه‌کارتر و مطمئن‌تر تغییر می‌دهند.

از کجا می توان آنها را دریافت کرد:

وجوه دارای تاریخ هدف در بسیاری از طرح‌ها در  محل کار یک انتخاب محبوب هستند، اگرچه می‌توانید آنها را خارج از این برنامه‌ها نیز خریداری کنید. شما سال بازنشستگی خود را انتخاب می کنید و بقیه کار را صندوق انجام می‌دهد.

ریسک‌ها: صندوق‌های دارای تاریخ هدف، بسیاری از ریسک‌های مشابه صندوق‌های سهام یا صندوق‌های اوراق قرضه را دارند، زیرا در واقع ترکیبی از این دو هستند. اگر تاریخ هدف شما ده‌ها سال پیش باشد، صندوق شما دارای نسبت بیشتری از سهام خواهد بود. به این معنی که در ابتدا نوسانات بیشتری خواهد داشت. با نزدیک شدن به تاریخ هدف شما، صندوق به سمت اوراق قرضه سوق پیدا می‌کند؛ بنابراین نوسان کمتری خواهد داشت، اما درآمد کمتری نیز خواهد داشت.

از آنجایی که یک صندوق با تاریخ هدف به تدریج در طول زمان به سمت اوراق قرضه بیشتری حرکت می‌کند، معمولاً با مقدار رو به رشد بازار سهام، ضعیف عمل می‌کند. شما در این بازار، بازگشت مبلغ در کوتاه‌ترین مدت را فدای امنیت می‌کنید.

سود: برای جلوگیری از خطر پایمال شدن پول ، برخی از مشاوران مالی خرید یک صندوق با تاریخ هدف را توصیه می‌کنند که 5 یا 10 سال بعد از زمانی که واقعاً قصد بازنشستگی دارید، بخرید تا رشد بیشتری از سهام داشته باشید. در نهایت، آنچه سرمایه گذاری شده است، میزان بازدهی شما را افزایش می‌دهد. سهام بیشتر باید برابر با بازده بلندمدت بالاتر باشد، در حالی که اوراق قرضه بیشتر باید با بازده بلندمدت کمتر برابری کند.

در این مقاله از انستیتو NBTI تلاش کردیم که ویژگی‌های بهترین سرمایه‌گذاری را به اختصار بیان کنیم. تیم تحلیل و فنی این انستیتو به همراه مشاوران مالی آشنا به بازار ایران و خاورمیانه، آمادگی دارند تا بهترین راه‌های سرمایه‌گذاری را با شما در میان بگذارند. با ما در ارتباط باشید.

پرسش‌های پرتکرار درباره بهترین سرمایه گذاری

سرمایه گذاری کم ریسک چیست؟

سرمایه گذاری کم ریسک شامل خرید دارایی‌هایی است که احتمال زیان آن پایین است. در حالی که با سرمایه گذاری کم ریسک احتمال ضرر کمتری دارید، احتمال بازده قابل توجه نیز کمتر است. نمونه‌هایی از سرمایه گذاری کم ریسک شامل خرید اوراق بهادار خزانه، اوراق قرضه شرکتی، صندوق‌های سرمایه گذاری متقابل بازار پول، مستمری ثابت، سهام ممتاز، سهام عادی که سود سهام پرداخت می‌کنند و صندوق‌های شاخص است.

چه سرمایه گذاری‌هایی بیشترین بازده را دارند؟

بازده بالاتر با ریسک بالاتری همراه است. قیمت سهام معمولاً نوسانات بیشتری نسبت به قیمت اوراق قرضه دارد. قیمت سهام در دوره‌های زمانی کوتاه‌تر نسبت به قیمت‌های سهام در دوره‌های زمانی طولانی‌تر، نوسان بیشتری دارد.

آیا سرمایه گذاری‌های کم ریسک با بازده بالا وجود دارد؟

سرمایه گذاری‌های کم ریسک احتمالاً نتایج پربازدهی را ارائه نمی‌دهند. طبق تعریف، سرمایه‌گذاری کم‌ریسک معمولاً بازدهی بالاتری نسبت به سپرده‌های بانکی سنتی ارائه می‌کند، اما ریسک کمتری نسبت به سایر فرصت‌های سرمایه‌گذاری دارد. ریسک کمتر معمولاً به معنای شانس کمتر برای رشد بالاتر است.

ادامه مطلب
صندوق سرمایه گذاری چیست؟

صندوق سرمایه گذاری چیست؟

صندوق سرمایه گذاری چیست؟ صندوق سرمایه گذاری نوعی محصول مالی است که سرمایه را از چندین سرمایه گذار برای خرید مجموعه‌ای از اوراق بهادار مختلف مانند سهام و اوراق قرضه جمع می‌کند. این روش معمولاً با هدف کسب بازدهی بالاتر نسبت به سرمایه گذاری‌های سنتی انجام می‌شود. در این مقاله انستیتو نوین کسب و کار NBTI درباره صندوق سرمایه گذاری و انواع آن اطلاعات کاملی را در اختیارتان می‌گذاریم.

آنچه باید درباره صندوق‌های سرمایه گذاری بدانید

  1. تعریف صندوق سرمایه گذاری به زبان ساده اینگونه است: مجموعه‌ای از سرمایه که تعدادی از سرمایه گذاران فردی پرداخت می‌کنند و برای سرمایه گذاری جمعی در اوراق بهادار مختلف استفاده می‌شود. صندوق‌ها توسط یک مدیر حرفه‌ای مدیریت می‌شوند و از طرف سرمایه گذاران، تصمیمات سرمایه گذاری می‌گیرد. انواع مختلفی از صندوق‌های سرمایه‌گذاری، از جمله صندوق‌های سرمایه‌گذاری متقابل، صندوق‌های قابل معامله در مبادله (ETF) و صندوق‌های تامینی وجود دارد که هر کدام استراتژی سرمایه‌گذاری و مشخصات ریسک خود را دارند.
  1. صندوق‌های سرمایه‌گذاری، مشمول هزینه‌هایی از جمله کارمزدها و هزینه‌های مدیریت هستند که می‌تواند بر بازده کلی سرمایه‌گذاران تأثیر بگذارد. صندوق‌های سرمایه گذاری، سبدهای سرمایه گذاری متنوعی را در اختیار سرمایه گذاران قرار می‌دهند که ممکن است به کاهش ریسک و افزایش نرخ بازدهی کمک کند. با این حال، مانند هر محصول مالی دیگری، آنها نیز با خطراتی از جمله احتمال زیان و قرار گرفتن در معرض نوسانات بازار همراه هستند.

صندوق های سرمایه گذاری چگونه کار می‌کنند؟

صندوق‌های سرمایه گذاری با ادغام پول از چندین سرمایه گذار برای خرید مجموعه‌ای از اوراق بهادار مانند سهام، اوراق قرضه، کالاها و سرمایه گذاری‌های جایگزین مانند املاک و مستغلات و سرمایه گذاری خطرپذیر کار می‌کنند.

هر سرمایه گذار، مالک سهام فردی خود در صندوق است؛ با این حال، آنها هیچ تاثیری در محل سرمایه گذاری پول در صندوق ندارند. پورتفولیو توسط یک مدیر حرفه‌ای مدیریت می‌شود که مسئولیت تصمیم گیری سرمایه گذاری بر اساس اهداف و استراتژی‌های صندوق را بر عهده دارد. این مدیر است که تصمیم خواهد گرفت که کدام دارایی را بخرد یا بفروشد، چه تعداد و در چه زمانی.

نحوه کار صندوق های سرمایه گذاری

صندوق‌ها به سرمایه‌گذاران، پتانسیل بهره‌مندی از مدیریت حرفه‌ای، تنوع بخشیدن و دسترسی به طیف وسیعی از فرصت‌های سرمایه‌گذاری را ارائه می‌دهند که ممکن است به تنهایی دستیابی به آنها دشوار باشد. با این حال، دارای خطراتی مانند احتمال ضرر، قرار گرفتن در معرض نوسانات بازار و هزینه‌های مدیریتی بالا هستند.

صندوق‌های سرمایه‌گذاری ممکن است برای پوشش هزینه‌های مدیریت صندوق، هزینه‌هایی از قبیل هزینه‌های مدیریت، هزینه‌های اداری و کارمزدهای عملکرد دریافت کنند. کارمزدها ممکن است بسته به نوع صندوق و استراتژی سرمایه گذاری مورد استفاده متفاوت باشد.

انواع صندوق های سرمایه گذاری

هنگام تصمیم گیری برای ورود به یک صندوق سرمایه گذاری، سرمایه گذاران ابتدا باید انواع صندوق‌ها را بشناسند و ببینند. انواع مختلفی از صندوق‌های سرمایه گذاری در بازار موجود است. در اینجا، سه دسته اصلی صندوق را مورد بحث قرار می‌دهیم.

صندوق های سرمایه گذاری مشترک

ابزارهای سرمایه‌گذاری که پول بسیاری از سرمایه‌گذاران را برای ایجاد مجموعه‌ای متنوع از سهام، اوراق قرضه و سایر اوراق بهادار جمع‌آوری می‌کنند. با مدیریت حرفه‌ای، وجوه برای پخش ریسک و به حداکثر رساندن بازده متنوع می‌شوند.

صندوق‌های سرمایه گذاری مشترک تنها یک بار در روز پس از بسته شدن بازارها معامله می‌کنند و برای سرمایه گذاران بلندمدت طراحی شده‌اند. به دلیل ساختار کارمزدشان قرار نیست مرتباً معامله شوند. سرمایه گذاران، سود حاصل از صندوق را به صورت سود سهام و سود سرمایه دریافت می‌کنند.صندوق های سرمایه گذاری مشترک

صندوق های قابل معامله در بورس

 مانند صندوق‌های سرمایه گذاری مشترک، ETF‌ها نیز پول بسیاری از سرمایه ‌گذاران را جمع‌آوری می‌کنند، اما مانند یک سهام در بورس‌ها مانند بورس نیویورک (NYSE) یا NASDAQ معامله می‌شوند و می‌توانند در هر نقطه‌ای معامله شوند. در طول روز معاملات ETFها، اغلب با هزینه‌های کمتری نسبت به صندوق‌های مشترک سنتی، تنوعاتی را ارائه می‌دهند.

صندوق های تامینی

ابزارهای سرمایه‌گذاری خصوصی با مدیریت فعال که عموماً از استراتژی‌های تهاجمی‌تر برای ایجاد بازده بالاتر استفاده می‌کنند. برخی از این موارد می‌تواند شامل فروش کوتاه و آربیتراژ و همچنین استفاده از اهرم و مشتقات باشد. صندوق‌های تامینی تنها به دلیل ریسک و پیچیدگی بالا در دسترس سرمایه گذاران معتبر هستند.

صندوق های سرمایه گذاری باز و بسته

صندوق‌های سرمایه باز معمولاً بیشترین محبوبیت را در بین سرمایه گذاران دارند. تعداد سهام در این صندوق‌ها سیال‌تر است، صندوق‌های باز می‌توانند در هر زمانی سهام را منتشر کرده و بازخرید کنند تا تقاضای سرمایه گذاران برآورده شود. همچنین می‌توان سهام را مستقیماً از صندوق خرید یا فروخت.

صندوق‌های سرمایه‌گذاری بسته تعداد ثابتی سهام را منتشر می‌کنند که فقط در بازار قابل خرید یا فروش هستند. صندوق‌های سرمایه‌گذاری را می‌توان به دو دسته دولتی و خصوصی و همچنین به صورت فعال و غیرفعال تقسیم کرد. وجوه قابل معامله در بورس اوراق بهادار، خرید و فروش می‌شود و سهام آنها در بازار آزاد قابل معامله است. آنها تمایل دارند انتخاب متنوع‌تری از دارایی‌ها را نسبت به صندوق‌های خصوصی ارائه دهند.

صندوق های سرمایه گذاری با مسئولیت محدود

صندوق‌های سرمایه گذاری خصوصی معمولاً به عنوان شرکت‌های با مسئولیت محدود راه اندازی می‌شوند و توسط مدیران سرمایه گذاری حرفه‌ای مدیریت می‌شوند. وجوه خصوصی نسبت به وجوه عمومی غیر نقدشونده‌تر هستند و معمولاً به حداقل سرمایه گذاری به میزان قابل توجه بیشتری نیاز دارند.

یک صندوق با مدیریت فعال شامل مدیر صندوق است که به طور فعال صندوق را مدیریت می‌کند، بهترین سرمایه گذاری‌ها را انتخاب می کند و بازدهی خاص را هدف قرار می‌دهد. یک صندوق مدیریت منفعلانه برای ردیابی یک موجود خاص طراحی شده است. توجه داشته باشید که تجارت و سرمایه گذاری در هر نوع صندوق، همواره با خطر زیان مالی همراه است.صندوق‌ سرمایه گذاری خصوصی

معایب صندوق های سرمایه گذاری

صندوق‌های سرمایه گذاری مزایایی دارند:

مدیریت حرفه‌ای: صندوق‌های سرمایه گذاری توسط متخصصان با تجربه مدیریت می‌شوند که به تجزیه و تحلیل بازار و تحقیقات عمیق برای تصمیم گیری آگاهانه دسترسی دارند.

متنوع سازی: صندوق‌های سرمایه گذاری، سرمایه گذاران را قادر می‌سازند تا پول خود را در چندین طبقه دارایی، بخش‌ها و مناطق جغرافیایی توزیع کنند.

انعطاف پذیری: صندوق‌های سرمایه گذاری، طیف وسیعی از گزینه‌ها را در اختیار سرمایه گذاران قرار می‌دهند. سرمایه گذاران می‌توانند صندوق‌ها را بر اساس ریسک، بازده و نوع دارایی‌هایی که می‌خواهند در آن سرمایه گذاری کنند، انتخاب کنند.

شفافیت: صندوق‌های سرمایه گذاری به سرمایه گذاران، اطلاعات کاملی از دارایی‌های خود و عملکرد تاریخی صندوق ارائه می‌کنند.

در کنار مزایا معایبی نیز برای این صندوق‌ها می‌توان برشمرد:

عدم کنترل: هنگام سرمایه گذاری در یک صندوق، سرمایه گذاران پول خود را به شخصی دیگر و تصمیمات او می‌سپارند و هیچ کنترلی بر نحوه و زمان سرمایه گذاری پول ندارند.

ریسک بازار: صندوق‌های سرمایه‌گذاری می‌توانند بسیار نوسان داشته باشند، زیرا به طور فعال مدیریت می‌شوند و می‌توانند تحت تأثیر تغییرات بازار قرار گیرند. این بدان معنی است که صندوق می‌تواند به سرعت ارزش خود را از دست بدهد یا برای رسیدن به ارزش هدف خود، زمان بیشتری طول بکشد.

کمبود نقدینگی: برخی از صندوق‌های سرمایه گذاری، نقدینگی چندانی ندارند. آنها ممکن است محدودیت‌هایی را در مورد زمان و نحوه بازخرید سهام سرمایه گذاران اعمال کنند.

کارمزدها و هزینه‌ها: صندوق‌های سرمایه‌گذاری اغلب دارای کارمزد مدیریت و همچنین هزینه‌های معاملاتی مرتبط با خرید و فروش اوراق بهادار هستند.معایب صندوق های سرمایه گذاری

در چند و چون صندوق هایی برای سرمایه گذاری

 صندوق های سرمایه گذاری ممکن است طیف وسیعی از مزایای بالقوه مانند مدیریت حرفه ای، تنوع و انعطاف پذیری را برای سرمایه گذاران ارائه دهند. با این حال، مانند هر وسیله سرمایه گذاری دیگری، آنها نیز دارای تعدادی خطر هستند، از جمله احتمال ضرر و قرار گرفتن در معرض نوسانات بازار.

سرمایه گذاران هنگام تصمیم گیری برای سرمایه گذاری در یک صندوق، باید تحقیقات کاملی انجام دهند و اهداف، استراتژی، تاریخچه عملکرد و ساختار کارمزد آن را تجزیه و تحلیل کنند و همچنین اهداف مالی و تحمل ریسک خود را نیز در نظر بگیرند.

ما در انستیتو نوین کسب و کار NBTI  برای مشاوره و هدایت به سبدهای سرمایه گذاری داخلی و خارجی با در نظر گرفتن تمامی شرایط اعم از اهداف مالی و ریسک پذیری شما در کنار شما هستیم.

سوالات متداول در باره صندوق سرمایه گذاری

چهار نوع صندوق سرمایه گذاری چیست؟

اوراق قرضه، سهام، صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک و صندوق‌های قابل معامله در بورس یا ETF، چهار نوع اصلی گزینه‌های سرمایه‌گذاری هستند.

یک صندوق سرمایه گذاری موفق کدام است؟

سیتادل که یکی از سودآورترین صندوق‌های تامینی تمام دوران است، در سال 2022، 16 میلیارد دلار سود برای سرمایه‌گذاران خود ایجاد کرد و از سال 1990 تاکنون، 65.9 میلیارد دلار سود خالص به دست آورد که آن را به پردرآمدترین صندوق تامینی تبدیل کرد.

تفاوت صندوق و سرمایه گذاری چیست؟

صندوق: شخصی که ایده دارد، برای به حرکت درآوردن ایده خود به پول نیاز دارد.

سرمایه‌گذاری: شخصی که پول دارد، باید تصمیم بگیرد که آیا این ایده بهترین چیزی است که می‌توان آن را خرج کرد؟ نسبت به هر گزینه دیگری.

ادامه مطلب
بازاریابی شبکه ای چیست؟

بازاریابی شبکه ای چیست؟

بازاریابی شبکه ای چیست؟ کاربرد بازاریابی شبکه ای؟ بازاریابی شبکه ای یا بازاریابی چند سطحی به یک مدل تجاری اشاره دارد که شبکه‌ای از افراد را تشکیل می‌دهد که به طور مستقیم از کمیسیون فروش بسته به مقداری که می‌فروشند، درآمد کسب می‌کنند.

این یک رویکرد انعطاف‌پذیر است که به افراد اجازه می‌دهد به صورت آنلاین کار کنند. این روش  به عنوان یک استراتژی که فروشندگان را به یک شبکه بازاریابی اضافه می‌کند، تکامل یافته است. در این مقاله از مجله NBTI درباره بازاریابی شبکه‌ای، اطلاعات بیشتری در اختیارتان می‌گذاریم.

بازاریابی شبکه ای چیست؟

بیشتر استراتژی‌های بازاریابی شبکه‌ای، طرح‌های هرمی‌ای هستند که سعی می‌کنند با فروش مواد آموزشی گران‌قیمت به استخدام‌کنندگان جدید، به جای واداشتن آنها به فروش محصول، درآمد کسب کنند. از این رو، افراد علاقه مند به این نوع بازاریابی باید از کلاهبرداری‌های بازاریابی شبکه‌ای آگاه باشند و قبل از ثبت نام در مورد آن تحقیق کنند.

استراتژی بازاریابی شبکه ای با افزودن افراد بیشتر به یک تجارت، بازاریابی یک محصول و ایجاد فروش کار می‌کند. افراد بسته به مقداری که می‌فروشند، پورسانت دریافت می‌کنند.

مراحل و شیوه بازاریابی شبکه ای

کسب و کارهای بازاریابی شبکه ای معمولاً با یک تیم فروش اصلی شروع می‌شود. این افراد در فروش تخصص دارند. در مرحله بعد، تیم گروه دیگری از فروشندگان مشتاق به محصول یا چشم انداز فروش را اضافه می‌کند.

طبقه دوم، ردیف سوم را جذب می‌کند و این ادامه می‌یابد. در نهایت، فروشندگان با توجه به تعداد اقلامی که می‌توانند بفروشند، پورسانت دریافت می‌کنند.

اما چیزی که این استراتژی بازاریابی را جالب می‌کند، این است که فروشندگان سطح بالایی که سطح دیگری را استخدام می‌کنند، سهمی از کمیسیون دیگران را دریافت می‌کنند.

به عنوان مثال، شرکتی را در نظر بگیرید که محصولات مراقبت از پوست را می‌فروشد. تیم اصلی فروش متشکل از A، B، و C است. آنها D، E و F را استخدام می‌کنند که به ترتیب G، H و I را استخدام می کنند. A از فروش‌های انجام شده توسط او کمیسیون دریافت می‌کند.

او همچنین بخشی از پورسانت فروش‌های D، G، و دیگرانی که توسط نیروهای استخدام شده او استخدام شده‌اند، به دست می‌آورد.

بازاریابی شبکه ای در دوران کرونا

با قرنطینه‌های ناشی از همه گیری COVID-19، چنین استراتژی‌های بازاریابی افزایش یافته است. از آنجایی که مردم در خانه‌های خود محبوس شده بودند و به دنبال کسب درآمد بودند و اینترنت، کمک بزرگی بود، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی رشد کرد.بازاریابی شبکه ای در دوران کرونا

استفاده از ابزارهای رسانه‌های اجتماعی مانند پست‌ها و داستان‌ها/ وضعیت‌ها را برای تبلیغ محصولات خاص در مخاطبین فروشندگان تشویق می‌کند.

با این حال، این  موضوع منجر به افزایش تصاعدی کلاهبرداری‌های بازاریابی شبکه ای شد. با شناخت پتانسیل چنین بستری، بسیاری از کسب و کارها از افرادی که به دنبال شغل بودند، با وادار کردن آنها به پرداخت هزینه اولیه برای کلاس آموزشی، سوء استفاده کردند.

هدف آنها کسب درآمد از مردم به نام یک تجارت است. عمدتاً سه نوع بازاریابی چند سطحی وجود دارد که در این مرحله به معرفی آن می‌پردازیم.

انواع بازاریابی شبکه ای را بشناسید

انواع متداول بازاریابی شبکه ای شامل بازاریابی تک لایه، دو لایه و چند لایه است. از این میان، بازاریابی تک لایه معتبرتر در نظر گرفته می‌شود.

برخی از شرکت‌های بازاریابی شبکه ای قابل توجه عبارتند از Amway، Tupperware، Avon Products و غیره. کاربرد رسانه‌های اجتماعی در بازاریابی جدید، بسیار قابل توجه است.

به طور مشابه، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی یک استراتژی است که در مفهوم اجتماع، برجستگی پیدا می‌کند. فروشندگان، محصول را برای اتصالات آنلاین خود بازاریابی می‌کنند.

بازاریابی تک لایه

این روش، معتبرترین نوع بازاریابی در نظر گرفته می‌شود که در آن افراد بر اساس کمیسیون مستقیم درآمد کسب می‌کنند. آنها اغلب ملزم به استخدام دسته دیگری از افراد نیستند.

استراتژی‌های بازاریابی وابسته مانند پرداخت به ازای کلیک (PPC)، پرداخت به ازای سرنخ (PPL)، پرداخت به ازای خرید (PPA) و غیره در این مورد دنبال می‌شوند.

بازاریابی دو لایه

فروشندگان در این رویکرد، کمیسیون فروش مستقیم را دریافت می‌کنند. با این حال، آنها همچنین کمیسیون‌های غیرمستقیم یا مشوق‌هایی را برای استخدام سایر سطوح دریافت می‌کنند. کسب پورسانت غیرمستقیم اغلب به دو طبقه از فروشندگان محدود می‌شود.

بازاریابی چند لایه

 این روش بیش از دو طبقه فروشنده دارد. آنها می‌توانند کمیسیون‌های مستقیم و غیرمستقیم را تا پنج و شش طبقه دریافت کنند. برخی از شرکت‌ها مشوق‌هایی را به فروشندگان سطح بالا ارائه می‌کنند تا زمانی که سطح استخدام آنها افزایش یابد.

از آنجایی که بازاریابی دو لایه و چند لایه، انگیزه‌هایی را برای جذب افراد فراهم می‌کند، ممکن است یک طرح هرمی یا کمتر واقعی در نظر گرفته شود.

فواید بازاریابی شبکه ای چیست؟

بازاریابی شبکه ای که به خوبی تثبیت شده، افرادی را گرد هم می‌آورد که مشتاق فروش هستند. بنابراین به جای اینکه فقط یک فروشنده یا نماینده باشند، می‌توانند به عنوان یک شرکت وابسته عمل کنند. این یک منبع درآمد ثانویه برای بسیاری از افراد است و به آنها اجازه می‌دهد تا به طور انعطاف پذیر آنلاین کار کنند.فواید بازاریابی شبکه ای چیست؟

از منظر یک شرکت، به جای پرداخت حقوق ثابت یا دستمزد، فقط باید به کسانی که در فروش کمک می‌کنند،  دستمزد پرداخت کند. بنابراین، این یک سود برای کسب و کاری پویا قلمداد می‌شود.

آنها نیازی به پرداخت مزایای اضافی به کارکنان ندارند؛ زیرا فروشندگان، کارمندان واقعی کسب و کار نیستند. این موضوع باعث کاهش زمان و تلاش شرکت برای فرآیند استخدام می‌شود.

یکی دیگر از مزایای بازاریابی چند سطحی این است که محصولات با کیفیت مورد تقاضا را عرضه می‌کند؛ ارگانیک، طبیعی، گیاهی و پایدار. بیشتر چنین مشاغلی بر روی محصولات مبتنی بر زیست در لوازم آرایشی، مراقبت از پوست، مکمل‌های سلامت و غیره تمرکز می‌کنند.

سوالات متداول در زمینه بازیابی شبکه ای

۱. آیا بازاریابی شبکه ای یک طرح هرمی است؟

خیر. بازاریابی شبکه‌ای قرار نیست یک طرح هرمی باشد. با این حال، متأسفانه بسیاری از مردم به چنین فعالیت‌های کلاهبرداری روی می‌آورند. در نتیجه، ابتکارات بازاریابی چند سطحی بیشتری در حال تبدیل شدن به طرح‌های هرمی هستند.

2. چگونه در بازاریابی شبکه ای موفق شویم؟

با توجه به انتقادات و باورهای نادرست در مورد تقلب در استراتژی‌های بازاریابی چند سطحی، ابتدا مهم است که اعتبار را به کسب و کار اضافه کنید.

برای این منظور، استفاده از رویکردهای متفاوتی نسبت به طرح‌های هرمی توصیه می‌شود. کسب‌وکارها می‌توانند برنامه‌های بازاریابی وابسته را انجام دهند، که نسبت به ابتکارات بازاریابی چند سطحی معمولی، اصیل‌تر تلقی می‌شوند.

3. شرکت های بازاریابی شبکه ای چیست؟

شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای یا چند سطحی عموماً از طریق لایه‌های استخدامی فروش ایجاد می‌شوند. یک ردیف از استخدام‌کنندگان، ردیف دوم را ایجاد می‌کند و این ادامه می‌یابد و در نتیجه فروش برای کسب‌وکار افزایش پیدا می‌کند.

افراد استخدام شده، یک کمیسیون مستقیم از فروش انجام شده توسط آنها و یک پورسانت دوم از فروش انجام شده توسط استخدام کنندگان خود را دریافت خواهند کرد.

4. آیا بازاریابی شبکه ای قانونی است؟

بله؛ بازاریابی چند سطحی یک استراتژی تجاری قانونی است. اما برخی افراد از این استراتژی برای به دست آوردن منافع غیرقانونی با استثمار منافع مردم، سوء استفاده می کنند.

ادامه مطلب
نورومارکتینگ در تبلیغات چیست؟

نورومارکتینگ در تبلیغات چیست؟

نورومارکتینگ در تبلیغات چیست؟ نقش آن در فروش محصول : بازاریابی عصبی، گرایش جدیدی است که به عنوان روشی نوین توسط شرکت‌ها و دانشگاه‌های بزرگ، مورد استفاده قرار می‌گیرد. علی رغم حضور پر رنگ این روش در دنیای بازاریابی، بسیاری از ما دقیقاً نمی دانیم که بازاریابی عصبی چیست یا چگونه از آن به طور مؤثر استفاده کنیم.

Neuromarketing: نئولوژیسم از واژه یونانی “neuron” به معنای “عصب” و اصطلاح انگلیسی “بازاریابی” بین پدیده‌های غیرارادی و روان‌شناختی است. بازاریابی عصبی برای بیش از 10 سال است که دانشمندان علوم اعصاب در سراسر جهان را درگیر کرده است.

این روش، بسیار بیشتر از یک تکنیک خرید ساده است؛ در واقع، قدرت تجزیه و تحلیل عملکرد مغز انسان، محرک‌های آن، ناامیدی‌ها، غریزه‌‌ها و سایر امور مرتبط با مغز را شامل می‌شود. اگرچه ماهیت این موضوع بحث اخلاقی است، اما همچنان مورد طمع بسیاری از شرکت‌هایی است که می‌خواهند از آن برای جذب بیشترین تعداد مصرف‌کننده استفاده کنند.

تاریخچه مختصر و ریشه های بازاریابی عصبی

در اوایل دهه 2000 بود که بازاریابی عصبی پس از آن که بازاریابی سنتی برای دستیابی به اهداف تجاری بسیار ناکارآمد تلقی شد، متولد شد. این راهکار، توسط رید مونتاگ، عصب شناس آمریکایی، ایجاد شد که مایل بود از یک ابزار تجاری جدید حمایت کند.

سپس بازاریابی عصبی به ابزاری تبدیل شد که بر مکانیسم‌های عصبی فیزیولوژیکی و تکامل عصبی، بیولوژیکی و فیزیولوژیکی مصرف کنندگان تکیه می‌کند. این روش، محرک‌های به اصطلاح احساسی یا حتی غریزی تجاری‌ای را که به مغز فرستاده می‌شود، بررسی و هدایت می‌کند.

در عین حال، بخش ارتباطات و بازاریابی به طور مداوم در حال تحول است. در جامعه‌ای اشباع از تبلیغات و روندهای فناوری و رسانه‌های جدید، این امر باید خیلی نوآورانه باشد. بنابراین ورود نورومارکتینگ یک فرصت واقعی برای بخشی است که پس از مدت کوتاهی شک و تردید، با آغوش باز از این ابزار جدید استقبال خواهد کرد.

برای همین است که بازاریابی عصبی، با سرعت رعد و برق در زندگی و کسب و کار ما جا افتاده است. شهرت آن به ویژه زمانی که طی آزمایشی، کوکاکولا در مقابل پپسی قرار داده شد و با عموم به اشتراک گذاشته شد، شتاب بیشتری گرفت.

هدف از تبلیغات بر پایه نوروساینس

هدف از آزمایشی که کوکاکولا را در مقابل پپسی قرار داد، نشان دادن این بود که ادراک یک برند می‌تواند بر رفتار مصرف‌کننده و همچنین ابتدایی‌ترین حواس آن‌ها (بو، طعم) تأثیر بگذارد. در واقع، شرکت کنندگان در این آزمایش باید دو نوشیدنی عرضه شده توسط این دو برند را با چشم بسته مزه می‌کردند و مشخص می‌کردند که کدام یک را ترجیح می‌دهند.

پس از آن، آنها مجبور شدند دوباره این تجربه را حفظ کنند، اما این بار با چشمان باز، بنابراین برند را می‌شناختند. نتیجه مشخص بود! زمانی که شرکت کنندگان چشم‌بند داشتند، تفاوتی بین این دو نوشیدنی احساس نمی‌کردند. اما پس از نوشیدن مایعات با چشم باز و با شناخت مارک‌ها، برند کوکاکولا را ترجیح دادند.

از این لحظه بود که چندین متخصص و عصب شناس تحقیقات خود را در مورد ابزارهای ارتباطی/بازاریابی جدید برای ارتقای رویکرد غریزی مصرف کنندگان آغاز کردند.

اهمیت نورومارکتینگ در تبلیغات

بدیهی است که تبلیغات با حضور یک انسان بسیار مؤثرتر است، زیرا می‌تواند توجهات را بیشتر را به خود جلب کند و پیام مورد نظر را راحت‌تر منتقل کند. به ‌ویژه تصاویر و ویدیو با نوزادان تمایل دارند تا توجه مخاطبان هدف با پتانسیل بالا را برای مدت طولانی‌تری به خود جلب کنند.

بنابراین، تبلیغ‌کنندگان سعی می‌کنند فروش محصولات خود را افزایش دهند و سعی می‌کنند از این اطلاعات با قرار دادن نقشه‌های بزرگ بر روی چهره‌های دوست‌داشتنی نوزادان سوء استفاده کنند و فکر می‌کنند که کافی است. با این حال، با کمک فناوری ردیابی چشم، متوجه شدند که این کافی نیست.

دریافت هایی از یک تصویر تبلیغاتی

محققان پس از مدتی دریافتند که وقتی یک تصویر تبلیغاتی با صورت نوزاد نشان داده می‌شود، مشتریان بیشتر بر روی صورت نوزاد تمرکز می‌کنند تا محتوای آگهی. آنها به این فکر افتادند که از عکس نوزادی که به محصول نگاه می‌کند استفاده کنند، در این زمان مشتریان با توجه به تاثیر مستقیم مشاهده بر مغز، بیشتر بر روی محصول در تبلیغات تمرکز می‌کنند تا کودک.دریافت هایی از یک تصویر تبلیغاتی

به دنبال این یافته‌ها، تبلیغ کنندگان دریافتند که تصویر یک نوزاد، مصداق یک شمشیر دو لبه است. یعنی باید به تصاویر انتخاب شده برای کمپین های تبلیغاتی خود توجه کنیم و از انجام وظیفه خود که کمک به تبدیل است و نه برعکس، اطمینان حاصل کنیم.

نقش عوامل جانبی نوروساینس در مارکتینگ

همه ما تجربه کرده‌ایم که به سمت بسته‌بندی‌های به‌ویژه چشمگیر یا جذاب کشیده شده‌ایم. انگار فروشندگان محصولات همیشه می‌دانستند که ظرف محصول هم به اندازه محتوای آن، مهم است.

Neuroimaging مطالعاتی را برای برندهایی مانند Campbell’s و Frito-Lay انجام داده است و از آنها خواسته است بسته بندی خود را تغییر دهند و از مشتریان در مورد رنگ، متن و تصاویر سؤال کنند. پاسخ آنها به صورت مثبت، منفی یا حتی خنثی ثبت شد.

این مطالعات نشان داد که مشتریان نسبت به بسته بندی‌های سبک و به رنگ‌های مات، واکنش مثبت نشان می‌دهند. پس از این نتیجه، Frito-Lay بسته بندی براق را کنار گذاشت و رنگ مات را به کار گرفت.

تکنیک‌های بازاریابی عصبی، به طور گسترده‌ای برای یافتن بسته بندی و ارائه ایده آل استفاده می‌شود. برای کسب اطلاعات بیشتر در این مورد، همچنان با انستیتو NBTI همراه باشید.

رنگ، کلید

هنگام انتخاب رنگ، به یاد داشته باشید که هدف شما این است که در نهایت بر احساسات مشتریان بالقوه تأثیر بگذارید. با انتخاب رنگ مناسب کاری را که می‌خواهید انجام دهید، انتخاب کنید.

مطالعات نشان داده‌اند که رنگ‌ها می‌توانند طیف وسیعی از احساسات را برانگیزند. آنها به طور مداوم ثابت کرده‌اند که بین رنگ‌های خاص و احساسات خاص ارتباطی اساسی وجود دارد.

احساسات-رنگ-روانشناسی-لوگو-بازاریابی

انتخاب و استفاده درست از یک رنگ می‌تواند یک ابزار بازاریابی بسیار قدرتمند باشد. استفاده همه جانبه کوکاکولا از رنگ قرمز، یکی از معروف‌ترین نمونه‌هاست. همچنین بسیاری از شرکت‌های دیگر نیز وجود دارند که از رنگ‌ها به خوبی استفاده کرده‌اند.

بازاریابان عصبی متخصص در رنگ و تبلیغات، رنگ‌ها را به زیر گروه‌هایی تقسیم کرده ‌ند تا نحوه استفاده موثر از آنها را فهرست کنند. به عنوان مثال، رنگ آبی، رنگی سرد است که در تبلیغات B به B استفاده می‌شود.

حتما به انتخاب رنگ خود توجه کنید و مطمئن شوید متوجه شده‌اید که چگونه رنگ می‌تواند بر رفتار خرید مشتریان شما تأثیر بگذارد. برای آشنایی بیشتر با رنگ و تبلیغات از شما دعوت می کنیم با مشاوران و متخصصان نورومارکتینگ ما در انستیتو NBTI  ارتباط بگیرید.آزمایش اثربخشی تبلیغات

آزمایش اثربخشی تبلیغات

برای سال‌های متمادی، تصویربرداری مغز یا تصویربرداری عصبی کانون اصلی توجه محققان و دانشگاهیان بوده است. با این حال، بازاریابی عصبی از پتانسیل باورنکردنی تأثیر تصویر بر عملکرد مغز ما با فناوری MRIF (تصویرسازی تشدید مغناطیسی عملکردی) استفاده کرده است که به ما بینشی در مورد رفتار انسان و عادات مصرف داده است.

بنابراین بازاریابی عصبی از فناوری IRMF برای انجام تست‌های A/B برای مقایسه کمپین‌های تبلیغاتی قبل از توزیع آنها برای عموم استفاده کرد.

طی یکی از این مطالعات، متخصصان بازاریابی عصبی سه آگهی مختلف را برای خط تلفن مرکز ملی سرطان (NCI Contact Center) مشاهده کردند. تبلیغی که فعالیت عصبی را در ناحیه خاصی از مغز شرکت کنندگان برانگیخت، در ایجاد تعداد زیادی تماس موفق بود.

مراقب تصمیم فلج کننده باشید

مطالعه رفتار مصرف کننده، گاهی اوقات دری را باز می‌کند که ما را به کشف باورها و اعمال خود سوق می‌دهد. مطالعه‌ای علمی توسط دانشگاه کلمبیا نشان می‌دهد که انتخاب‌های زیاد می‌تواند مشتریان بالقوه را منصرف کند.

آنها با چیدمان محصولات به روش‌های مختلف، متوجه شدند که قفسه‌های حاوی طیف گسترده‌ای از گزینه‌ها، مشتریان را کمتر متقاعد به خرید می‌کنند.

سرعت و کارایی

بازاریابی عصبی، برای تشخیص روند مشتری مفید است. در حالی که مشاغل اغلب به دنبال ایجاد احساس امنیت هستند، سرعت و کارایی ممکن است چیزی باشد که مشتریان به دنبال آن هستند. پی پال این را زمانی کشف کرد که مطالعه‌ای انجام شد.

این مطالعه نشان داد که وعده‌های راحتی، قسمت بیشتری از امنیت مغز را تحریک می‌کند. آنها از این کشف استفاده کردند تا با برجسته کردن سیستم پرداخت سریع خود، خریداران بیشتری را به خدمات پرداخت آنلاین خود تبدیل کنند.

اگر می‌خواهید مشتریان بالقوه خود را جذب کنید، ممکن است ایده خوبی باشد که به متخصصان یکی از ابزارهای تحقیقاتی_اجرایی انستیتو NBTI که نوروساینس و نورومارکتینگ را در بر می‌گیرد، مراجعه کنید.

با آموزش و اجرای فرآیندهای نورومارکتینگ در سازمان و کسب و کار شما، سرعت و کارایی فرآیند فروشتان را ارتقاء می‌دهیم. کانون ارزیابی نورومارکتینگ NBTI با حضور در قلبب سازمان شما، برای احیای مجدد آن در کنار شما خواهد بود.

پرسش های پرتکرار درباره نورومارکتینگ در تبلیغات

چه کسی بازاریابی عصبی را اختراع کرد؟

اصطلاح بازاریابی عصبی که در سال 2002 توسط Ale Smidts ابداع شد، می‌تواند به عنوان استفاده از تکنیک‌هایی برای شناسایی مکانیسم‌های مغز برای درک رفتار مصرف کننده، به منظور بهبود استراتژی‌های بازاریابی تعریف شود.

چه رابطه ای بین بازاریابی و تبلیغات وجود دارد؟

ارسال هدفمند پیام از طریق تبلیغات در رسانه‌های مختلف برای تبلیغ یک محصول یا خدمات، تبلیغاتی است که به فرآیند بازاریابی کمک می‌کند. بازاریابی، طیف وسیع‌تری از استراتژی‌ها و فعالیت‌هایی را در بر می‌گیرد که با هدف ارضای نیازها و خواسته‌های مشتری و ایجاد ارتباطات پایدار انجام می‌شود.

استراتژی های تبلیغات چیست؟

تولیدکنندگان تبلیغات، چندین استراتژی به کار می‌گیرند تا مطمئن شوند پیام آنها را به خاطر می‌آورید و محصول یا خدماتی را که تبلیغ می‌کنند، مصرف می‌کنید. آنها می‌توانند، در میان چیزهای دیگر: به یک احساس متوسل شوند، خواه خنده، تعجب یا حتی همدلی!

ادامه مطلب
نقطه فروش منحصر به فرد USP چیست؟

نقطه فروش منحصر به فرد USP چیست؟

نقطه فروش منحصر به فرد USP چیست؟ و چگونه به کسب و کارها کمک می کند؟ نقطه فروش منحصر به فرد (USP) که به آن پیشنهاد فروش منحصر به فرد نیز گفته می‌شود، یک بیانیه‌ی بازاریابی است که یک محصول یا برند را از رقبای خود متمایز می‌کند. یک USP ممکن است دارای کمترین هزینه، بالاترین کیفیت، بیشترین تجربه، اولین در کلاس محصول خود یا ویژگی‌های دیگری باشد که پیشنهاد را از رقبا متمایز می‌کند.

یک نقطه فروش منحصر به فرد را می‌توان به عنوان “آنچه شما دارید که رقبا ندارند” در نظر گرفت. به بیان ساده، پیشنهاد فروش منحصر به فرد شما چیزی است که کسب و کار شما را از سایرین در بازارتان متمایز می‌کند. یک پیشنهاد فروش منحصر به فرد قوی می‌تواند به شما در جذب و حفظ مشتریان و کاهش ریزش مشتری کمک کند.

برای برخی از کسب و کارها، شناسایی USP آسان‌تر از سایرین خواهد بود. به عنوان مثال، اگر کسب و کار شما واقعاً تنها تامین کننده‌ی اختصاصی تجهیزات رام کردن شیر در آمریکای شمالی است، این USP شما خواهد بود. مطمئناً، شرکت‌های زیادی وجود دارند که تجهیزات عمومی سیرک را می‌فروشند، اما کسب و کار شما صرفاً بر روی لوازم جانبی سطح بالا برای هنرمند باهوش رفتار گربه‌های بزرگ متمرکز است. این دقیقاً همان چیزی است که شما را از بقیه دلقک‌ها متمایز می‌کند.

با این حال، برای اکثر مشاغل، شناسایی یک تکیه گاه فروش منحصر به فرد به این آسانی نیست. در واقع، برای شرکت‌های معمولی‌تر، می‌تواند بسیار دشوار باشد. خوشبختانه، راه‌های مختلفی وجود دارد که می‌توانید برای خود نامی دست و پا کنید، حتی اگر یک محصول یا خدمات مشترک بسازید یا بفروشید. بیایید در این مقاله از مجله nbti به چند نمونه پیشنهاد فروش منحصر به فرد نگاه کنیم.

نقطه فروش منحصر به فرد و قانع کننده

یک USP موفق یک مزیت واضح را به مصرف کنندگان وعده می‌دهد و به آنها چیزی را ارائه می‌دهد که محصولات رقابتی نمی‌توانند ارائه دهند. USP همچنین باید برای جذب مشتریان جدید به اندازه‌ی کافی قانع کننده باشد. آن چیزی را که مشتری می‌خواهد، با آنچه که کسب‌وکار به خوبی انجام می‌دهد، یا آنچه که می‌تواند ارائه دهد که دیگران نمی‌توانند ارائه دهند، به دقت متعادل می‌کند. ایده این است که محصول یا برند را به روشی منحصر به فرد از رقبا متمایز کنیم USP .باید به آنچه که مشتری به آن اهمیت می‌دهد، متوسل شود و به وضوح پیشنهادات شرکت را از سایرین متمایز کند.

نقطه فروش منحصر به فرد و متمایز

هنگامی که سازمانی، یک نقطه فروش منحصر به فرد ایجاد می‌کند، باید توجه زیادی به تمرکز بازار و رقابت خود داشته باشد. نقاط قوت و ضعف آنها را در نظر بگیرد و راه‌هایی را برای متمایز ساختن برند یا محصول از برند خود شناسایی کند.

سازمان باید بتواند به وضوح این تفاوت ها را به گونه ای بیان کند که پیشنهادات خود را بهتر از رقبا نشان دهد. USP همچنان باید بین آنچه مشتری می‌خواهد و آنچه کسب‌وکار به خوبی انجام می‌دهد تعادل برقرار کند، اما باید آن را به گونه‌ای انجام دهد که آنچه را که در سراسر بازار اتفاق می‌افتد در نظر بگیرد .

نقطه فروش منحصر به فرد و تامین نیاز بازار

یکی از راه‌های نزدیک شدن به USP این است که در نظر بگیرید رقابت چه چیزی کم دارد و چگونه محصول یا برند سازمان، آن کمبود را برطرف می‌کند. راه دیگری که می‌توان در مورد آن فکر کرد، این است که بازار به طور کلی فاقد ایده‌ای است که شما دارید. ایده این است که برای تعیین اینکه چگونه پیشنهاد سازمان می‌تواند این نیاز را برآورده کند و سپس یک نقطه فروش منحصر به فرد ایجاد کند که کمبودها را به همراه آنچه مشتری می‌خواهد و کسب و کار به خوبی انجام می‌دهد، از هوشمندی بازار استفاده کنید.

USP گاهی اوقات هم به طور رسمی در یک بیانیه‌ی موقعیت‌یابی بیان می‌شود، که بیان می‌کند چگونه یک محصول یا نام تجاری نیاز مصرف‌کننده را برآورده می‌کند، به نحوی که رقبای آن چنین نمی‌کنند. پیشنهاد میکنیم مطلب: تاریخچه کوچینگ را نیز مطالعه نمایید.

بهترین روش های پیشنهادی فروش منحصر به فرد

نقطه‌ی مشترک همه‌ی روش‌ها این است که هنگام تلاش برای ایجاد USP خود، دقیقاً چیزهایی را باید در نظر داشته باشید که بقیه در نظر ندارند.بهترین روش های پیشنهادی فروش منحصر به فرد

به ذهن مشتری ایده آل خود وارد شوید

قبل از اینکه شروع کنید به این فکر کنید که چه ویژگی‌هایی کسب و کار شما را از شرکت‌های مشابه متمایز می‌کند، باید تقریباً همه چیز را در مورد مشتری خود بدانید.

هنگامی که شرایط‌ مشتری یده آل خود را شناسایی می‌کنید، موارد زیر را در نظر بگیرید:

  • مشتری ایده آل شما واقعا چه می‌خواهد؟
  • چگونه محصول یا خدمات شما می‌تواند مشکل (های) او را حل کند؟
  • چه عواملی انگیزه‌ی تصمیم گیری او برای خرید است؟
  • چرا مشتریان فعلی شما کسب و کار شما را به رقبای شما ترجیح می‌دهند؟

به یاد داشته باشید که فقط هدف قرار دادن یک جمعیت شناسی خشن کافی نیست؛ شما باید دقیقاً بدانید که می‌خواهید به چه کسی بفروشید و چرا. هنگامی که این را بدانید، می‌توانید روی بهترین روش پیشنهادی فروش منحصر به فرد بعدی کار کنید.

نمونه های پیشنهاد فروش منحصر به فرد: چه چیزی یک USP قوی را می سازد؟

بهترین USP ها مستقیماً به یک نیاز خاص که توسط مشتری ایده آل یک شرکت تجربه شده است، پاسخ می‌دهند. یک تکیه گاه فروش منحصر به فرد، که گاهی اوقات به عنوان پیشنهاد ارزش شناخته می‌شود، همچنین باید بر کیفیت منحصر به فردی که یک کسب و کار را از رقبای آن جدا می کند، تأکید کند.

یک USP موثر، یک محصول یا نام تجاری را از رقبا متمایز می‌کند، به گونه‌ای که مشتریان را وادار می‌کند که بخواهند در مورد پیشنهاد مورد نظر بیشتر بدانند و جنبه‌های دیگر پیام شرکت را در نظر بگیرند. در اینجا چندین نمونه از نقاط فروش منحصر به فرد موثر وجود دارد:

Canva: توانمندسازی جهان برای طراحی Canva یک ابزار طراحی گرافیک آنلاین است که فرآیند طراحی را برای همه انواع کاربران ساده می‌کند. USP آن متضمن پلتفرمی است که بسیار قابل استفاده است و مورد استقبال جهانی قرار گرفته است، و این پیام را تقویت می‌کند که این سرویس به طیف گسترده‌ای از کاربرانی که استفاده از آن را آسان‌تر از محصولات جایگزین می‌دانند، پاسخ می‌دهد.

شرکت جین هیوت: یک کار را به خوبی انجام دهید؛ برخلاف بسیاری از شرکت‌ها، هیوت دنیم شلوار جین می‌سازد و نه چیز دیگری. USP شرکتی را پیشنهاد می‌کند که می‌داند چه کاری انجام می‌دهد، زیرا منحصراً روی یک چیز تمرکز می‌کند و به اندازه‌ی رقابت، مستعد حواس‌پرتی نیست.

پاتاگونیا: ما در حال کسب و کار برای نجات سیاره‌ی خود هستیم. با USP خود، پاتاگونیا خود را به عنوان چیزی فراتر از یک خرده‌فروش پوشاک تثبیت می‌کند و بیانیه‌ی مأموریت و همچنین نقطه فروش را ارائه می‌دهد. USP کمک می‌کند تا برند را از رقبا متمایز کند، در حالی که برای مشتریانی که نگران محیط زیست هستند و می‌خواهند در مورد خرید خود احساس خوبی داشته باشند، جذاب است.

قهوه پیت: قهوه دست ساز اصلی؛ اولین قهوه پیت در 1 آوریل 1966 در برکلی کالیفرنیا افتتاح شد و جرقه‌ی انقلاب قهوه‌ای را زد که در نهایت در سراسر ایالات متحده گسترش یافت و هنوز هم احساس می‌شود. USP از این سابقه استفاده می‌کند تا Peet’s را از سایر فروشندگان قهوه متمایز کند و خود را به عنوان شرکتی با تجربه و دانشی که رقبای آن فاقد آن است، تثبیت کند.

Shopify: تجارت پلتفرم بر اساس آمارهای ساخته شده است. Shopify یک وب سایت تجارت الکترونیک پیشرو است که ابزارهایی را برای فروش آنلاین کالا ارائه می‌دهد. اکنون میلیون‌ها کسب و کار در 175 کشور از این سرویس استفاده می‌کنند. USP Shopify توجه را به موقعیت برجسته این شرکت در بازار، محبوبیت گسترده و قابلیت استفاده‌ی کلی آن جلب می‌کند و به مشتریان پیشنهاد می‌کند که این جایی است که باید برای انجام درست کار مراجعه کنند.

برای برتر شدن دست بجنبانید

موقعیت فروش منحصر به فرد برند شما در شرکت شما ذاتی است. این یک فرصت موثر برای بررسی رفتار شرکت و مشتریان برای تعیین اینکه چه چیزی شما را متمایز می‌کند، ارائه می‌دهد. بسیاری از برندها بیشتر موفقیت فعلی خود را مدیون سرمایه گذاری در زمان و پولی هستند که برای توسعه USP خود صرف کردند.

در حالی که هیچ فرمول واقعی برای تعریف USP برند شما وجود ندارد، راهنماهای آنلاین و نمونه‌های موفق می‌توانند به ابتکار شما کمک کنند والهام بخش باشند. در این مقاله از مقالات انستیتو نوین کسب و کار NBTI از راه‌های برترین بودن در حرفه و کسب و کار بگوییم. اگر تصمیم دارید برای برتر شدن دست بجنبانید، NBTI  در کنار شماست.

پرسش های پرتکرار درباره نقطه فروش منحصر به فرد (USP)

منظور از USP چیست؟منظور از USP چیست؟

نقطه فروش منحصر به فرد (USP) که به آن پیشنهاد فروش منحصر به فرد نیز گفته می‌شود، جوهره‌ی چیزی است که محصول یا خدمات شما را بهتر از رقبا می‌کند. در بازاریابی آنلاین، برقراری ارتباط واضح و سریع با USP یکی از کلیدهای جذب مشتریان بالقوه در سایت شما است.

USP در کوکاکولا چیست؟

پیشنهاد فروش منحصر به فرد کوکاکولا (USP) “چشیدن احساس” است. این شعار بر تجربه‌ی احساسی نوشیدن کوکاکولا تاکید می‌کند و برند را به عنوان منبع شادی و لذت معرفی می‌کند.

USP نتفلیکس چیست؟

در یک کلمه: فناوری؛ همیشه USP نتفلیکس بوده است. چیزی که نتفلیکس را برای مشتریان بسیار جذاب می‌کند، فناوری آن است. یک سرویس استریم که بسیار خوب کار می‌کند و به مشتریان این امکان را می‌دهد که فیلم‌های مورد علاقه‌ی خود را روی صفحه‌ی نمایش خود تماشا کنند، در واقع امیدوار کننده است!

ادامه مطلب
نوروبیزینس وعلوم اعصاب کسب و کار

نوروبیزینس و علوم اعصاب کسب و کار

نوروبیزینس وعلوم اعصاب کسب و کار، نوآوری در رهبری و تصمیمات استراتژیک : درک نحوه‌ی عملکرد مغز انسان یکی از بزرگ‌ترین و هیجان‌انگیزترین چالش‌هایی است که علم در قرن بیست و یکم با آن روبه‌رو است و دنیایی را که در آن زندگی می‌کنیم و الزاماتی را که در سال‌های آینده با آن‌ها روبرو خواهیم شد، شکل خواهد داد. مغز انسان برای وجود ما حیاتی است؛ مجموعه‌ای باورنکردنی، پیچیده و به هم پیوسته از شبکه‌های عصبی که فرماندهی کل بدن را بر عهده دارد. مغز انسان، به طور گسترده‌ای به عنوان پیچیده‌ترین، منعطف‌ترین، سازمان‌یافته‌ترین و بالاترین عملکرد “ماشین‌ها” در جهان شناخته شده است.

مغز انسان، مرکز تصمیم گیری است. مغز ما تقریباً هر کاری را که انجام می دهیم، کنترل می‌کند از جمله اعمال و رفتارهای ما. علم اعصاب مطالعه‌ی علمی نه تنها مغز، بلکه بقیه‌ی سیستم عصبی است. علوم اعصاب بر اساس مطالعه‌ی عملکرد هر ناحیه از مغز و همچنین سیستم عصبی و ارتباط آن با رفتارها، توانایی‌ها، عملکردها و استعدادهای رفتاری است. علوم اعصاب به مطالعه و تجزیه و تحلیل بخش مغز در ارتباط با اعمال و رفتار می‌پردازد؛ که این مطالعه به ما کمک می‌کند بفهمیم مغز ما چگونه کار می‌کند و چگونه بر رفتار ما تأثیر می‌گذارد.

نکات مورد توجه در نوروبیزینس

کشف کنید که چگونه علوم اعصاب نشان می‌دهد که مصرف کنندگان واقعاً به چه فکر می‌کنند و به آن توجه می‌کنند و چه چیزی آنها را برمی‌انگیزد. بیاموزید که چگونه علوم اعصاب می‌تواند استعدادیابی را بهبود ببخشد، انتخاب تیم را بهبود ببخشد، آموزش را نظارت کند، سطح  تناسب فرهنگی را افزایش دهد، استراتژی‌های بازاریابی و ارتباطات را غنی کند، و روابط مشتری را بهبود ببخشد. بهبود قابلیت‌های رهبری با درک علم تصمیم‌گیری، از جمله اینکه چگونه محدودیت‌های عصبی می‌توانند منجر به تصمیم‌گیری‌های ضعیف شوند و چگونه بر آن‌ها غلبه کنیم، همه و همه از نکات مورد توجه در نوروبیزینس است. برای کسب اطلاع بیشتر درباره نوروبیزینس مقاله: نوروبیزینس چیست؟ را حتما مطالعه نمایید.

برای بهبود بهره‌وری، تناسب فرهنگی و رضایت شغلی، آموزش مغز و تقویت شناختی را در سازمان خود اعمال کنید. در طراحی مجموعه‌های انتخابی که تصمیمات مصرف کننده و سرمایه‌گذار را شکل می‌هد، تجربه‌ی عملی به دست آورید.

محرک کلیدی در رهبری، مغز است. هدف علوم اعصاب اعمال شده در رهبری (Neuroleadership) استفاده از دانش در مورد نحوه‌ی عملکرد مغز، تصمیم گیری و ظرفیت آن برای “سازماندهی مجدد” (Neuroplasticity) به منظور افزایش ظرفیت‌ها برای ایجاد و حفظ فرهنگ‌های با عملکرد بالا در کسب و کار است. طبق آخرین تحقیقات علمی در زمینه‌ی روانشناسی کار و علوم اعصاب شناختی، ظرفیت رهبری انسان‌ها به تعدادی از ظرفیت‌های افقی شخصی مرتبط است: خود مدیریت عاطفی، مدیریت و رهبری تیم، همدلی و متقاعدسازی، حل مسئله و ظرفیت زیر سوال بردن وضعیت موجود.

بازاریابی عصبی، شاخه مهمی از نوروبیزینس

بازاریابی عصبی، مطالعه چگونگی واکنش مغز افراد به تبلیغات و سایر پیام‌های مرتبط با برند با نظارت علمی بر فعالیت امواج مغزی، ردیابی چشم و پاسخ پوست است. این تکنیک های بازاریابی عصبی برای مطالعه‌ی مغز با هدف پیشبینی رفتار تصمیم گیری مصرف کننده استفاده می‌شود. همچنین می توان از بازاریابی عصبی برای دستکاری رفتار مصرف‌کننده استفاده کرد. بازاریاب‌های نوروبیزینسی، از سیگنال‌های عصبی و سایر سیگنال‌های فیزیولوژیکی برای به دست آوردن بینشی در مورد انگیزه‌ها، ترجیحات و فرآیندهای تصمیم گیری مشتریان استفاده می‌کنند. آنها همچنین از این تحقیق برای پیشبینی نحوه‌ی عملکرد یک محصول، خدمات یا کمپین بازاریابی خاص استفاده می‌کنند.بازاریابی عصبی، شاخه مهمی از نوروبیزینس

بازاریابی عصبی برای چه مواردی استفاده می شود؟

بازاریابی عصبی به روش‌های مختلفی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در سال 2007، تیمی از دانشمندان دانشگاه کارنگی ملون، دانشگاه استنفورد و دانشکده مدیریت MIT Sloan از تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی (fMRI) برای مطالعه‌ی آنچه که مغز افراد هنگام تصمیم گیری برای خرید انجام می‌دهد، استفاده کردند. محققان با استفاده از تصویربرداری مغز برای تماشای روشن شدن یا تاریک شدن مدارهای عصبی در طول فرآیند خرید، دریافتند که می‌توانند پیشبینی کنند که آیا یک فرد محصولی را خریداری می‌کند یا خیر.

مثلا برچسب‌های هشدار دهنده روی بسته‌های سیگار، فعالیت عصبی را در ناحیه‌ای از مغز که با ولع غذا مرتبط است تحریک می‌کند – علی‌رغم این واقعیت که آزمودنی‌ها گفتند که فکر می‌کنند هشدارها موثر هستند. تصاویر برندهای مسلط، همان بخشی از مغز را تحریک می‌کند که نمادهای مذهبی فعال می‌کنند.

برخی از روش‌های استفاده از بازاریابی عصبی شامل موارد زیر است:

  • تست طراحی محصول
  • تست تجربه‌ی کاربر
  • تست A/B برای مقایسه‌ی اثرات تبلیغات مشابه
  • بهینه‌سازی تماس برای اقدام، مانند “از وب سایت ما بازدید کنید”
  • ارزیابی تاثیر عصبی تصاویر در تبلیغات
  • کمپین‌های تغییر نام تجاری

تحقیقات بازاریابی عصبی برای شرکت‌ها گران است، زیرا فناوری‌های عصبی گران و تخصصی هستند. بنابراین سازمان‌ها اغلب شرکت‌های مشاوره‌ی بازاریابی عصبی را برای انجام این تحقیقات تخصصی استخدام می‌کنند.

نوروفایننس و معاملاتی از جنس نوروبیزینس

Neurofinance یک حوزه‌ی تحقیقاتی نسبتاً جدید است که در تلاش برای درک تصمیم گیری مالی با ترکیب بینش‌های روانشناسی و علوم اعصاب با نظریه‌های مالی است. با استفاده از آزمایش‌های رفتاری، نوروفاننس بررسی می‌کند که چگونه اطلاعات گزینه‌های مالی را ارزیابی می‌کنیم که ماهیت نامطمئن، محدود، مخاطره‌آمیز و استراتژیک دارند و چگونه تصمیم‌های مالی تحت تأثیر احساسات، سوگیری‌های روان‌شناختی، استرس، و تفاوت‌های فردی (مانند جنسیت، ژن‌ها) قرار می‌گیرند. علاوه بر این، نحوه پردازش اطلاعات مالی توسط مغز و چگونگی تصمیم‌گیری‌های فردی در آن را هم مطالعه می‌کند.

در نهایت، با ترکیب این آزمایش‌ها با مدل‌های محاسباتی، تامین مالی عصبی قصد دارد توضیحی جایگزین برای شکست آشکار نظریه‌های مالی کلاسیک ارائه دهد. در اینجا مقدمه‌ای برای تامین مالی عصبی ارائه می‌کنیم و به چگونگی ریشه‌یابی آن در زمینه‌های مختلف تحصیلی می‌پردازیم. ما یافته‌ها و مفاهیم اولیه را بررسی می‌کنیم و با سؤالات باز در تأمین مالی عصبی نتیجه می‌گیریم.

نورولیدرشیپ و بررسی مسائل رهبری در نوروبیزینس

حوزه‌ی رهبری عصبی، اساس عصبی شیوه‌های رهبری و مدیریت را بررسی می‌کند و یافته‌ها را از طیف وسیعی از منابع مختلف مانند علوم اعصاب شناختی و عاطفی اجتماعی، علوم اعصاب شناختی، علوم اعصاب یکپارچه، زیست‌شناسی عصبی و سایر حوزه‌های علوم اعصاب جمع‌آوری می‌کند. امید است که با توسعه‌ی علمی برای رهبری، که فیزیولوژی ذهن و مغز را در نظر می گیرد، برای رهبرانی که علاقه مند به توسعه و بهبود خود و دیگران هستند، به راحتی قابل دسترسی باشد.

این مهارت‌های نرم توسعه‌ی حرفه‌ای را با به دست آوردن علم پشت آن به مهارت های سخت تبدیل می‌کند. ما در انستیتو NBTI دوست داریم که تأکید رهبری عصبی به جای کارکردهای مدیریت یا رهبری بر خود افراد باشد و بر نحوه‌ی ارتباط افراد با یکدیگر تأکید داریم.

چرا کسب و کارها به نروبیزینس نیاز دارند؟

کسب و کارها از سیگنال‌های عصبی و سایر سیگنال‌های فیزیولوژیکی برای به دست آوردن بینشی دقیق در مورد انگیزه‌ها، ترجیحات و فرآیندهای تصمیم گیری مشتریان استفاده می‌کنند. آنها همچنین می‌توانند از این رویکرد که یکی از ابزارهای سه‌گانه‌ی NBTI  هم به شمار می‌رود، برای پیشبینی نحوه‌ی عملکرد یک محصول، خدمات یا کمپین بازاریابی خاص استفاده  کنند. در این مقاله درباره‌ی نوروبیزینس، ضرورت‌ها و گونه‌های آن سخن گفتیم.

پیشنهاد میکنیم مقاله : نورومارکتینگ یا بازاریابی عصبی چیست؟ را بخوانید.

چرا کسب و کارها به نروبیزینس نیاز دارند؟پرسش های پرتکرار در زمینه نورو بیزینس

نوروبیزینس چیست؟

تجارت عصبی، توانایی به کارگیری بینش های علوم اعصاب برای بهبود نتایج در مشتری و سایر موقعیت‌های تصمیم گیری تجاری است.

چگونه می‌توان از علوم اعصاب در تجارت استفاده کرد؟

عصب‌شناسی چه ارتباطی با توسعه‌ی رهبری و مدیریت کسب و کار دارد؟ علوم اعصاب با شرکت‌ها و تیم‌های پیشرو و مدیریت ارتباط زیادی دارد. علوم اعصاب می‌تواند به اطلاع از نحوه‌ی بهترین کار ما با دیگران، ایجاد تیم‌های مؤثر و غلبه بر تعصب کمک کند، فقط با شناخت و کار روی چند ویژگی رهبری از لحاظ عصبی.

عصب شناسی برندسازی چیست؟

برند در واقع در ذهن بازار و در مغز مصرف کنندگان ساخته، پرداخته و ماندگار می‌شود. با نگاهی عمیق‌تر، این برند الگویی از اتصال در لوب‌های زمانی مغز است که نمایانگر کلیت تداعی‌های معنایی و عاطفی است.

ادامه مطلب
نوروبیزینس چیست؟

نوروبیزینس چیست؟

نوروبیزینس چیست؟ شما با خواندن این مقاله به اطلاعات و تعاریف اولیه‌ی نوروبیزینس، اهداف آن در سازمان‌ها، چگونگی فرآیند اجرایی نوروبیزینس در سازمان، رویکردها و کارکردها، نوروبیزینس و استراتژی‌های رهبری، نوروبیزینس و انتقال‌دهنده‌های عصبی، بررسی نقش خودآگاه و ناخودآگاه در رفتار، عادات و احساسات، دسترسی پیدا خواهید کرد.

نوروبیزینس در ساده‌ترین تعریف، توانایی به کارگیری دانش مغز برای بهبود نتایج و اثربخشی کسب و کارهاست. نوروبیزینس، ترکیب علم نوروساینس (مغز و اعصاب) و بیزینس است.

اهداف نوروبیزینس در سازمان‌ها

هدف از به کارگیری نوروبیزینس در سازمان‌ها، پاسخ به این سوال اساسی است که چگونه از طریق دانش مغز، ذهن منابع انسانی سازمان (از مدیر تا کارکنان) را توانمند سازیم و آنان را آگاه کنیم که ریشه‌ی تمام رفتارها، عادات، اندیشه‌ها، ارزش‌ها، احساسات، افکار، عواطف و اراده‌ی آنان از کجا سرچشمه می‌گیرد.

در هر بیزینس، مدیریت علم دانستن و هنر توانستن، در تبدیل مشکلات به مسائل است. زیرا مسائل را می‌توان حل نمود، ولی مشکلات را بدون چینش راه‌حل و برنامه‌ریزی، به راحتی نمی‌توان حل کرد. یکی از دانش‌های بسیار دقیق و عمیق در تبدیل مشکلات به مسائل در سازمان‌ها نوروبیزینس می‌باشد. برای خیلی از مسائل، نوروبیزینس جواب‌های قانع‌کننده ای دارد تا بتواند سازمان را به سوی حل مسئله سوق دهد.

چگونگی فرآیند نوروبیزینس در سازمان‌ها

بررسی و کلاسه‌بندی تاثیر همکاری سلول‌های مغز(نورون‌ها) بر منابع انسانی یک سازمان می‌تواند یک فرهنگ سازمانی را در کسب کار شما اصلاح کند. فرهنگی که به موجب آن، منابع انسانی با توجه به فعالیت سلول‌های مغزی، دسته‌بندی و متناسب با توانایی‌ها و ظرفیت‌ها در جایگاه‌های مناسب خود در سازمان قرار می‌گیرند.

درک اینکه مغز چیست و چگونه کار می‌کند و چه اثراتی حتی روی کوچک‌ترین سازمان (خانواده) دارد، به ما این امکان را می‌دهد که بفهمیم چه کسی هستیم و چگونه می‌توانیم بهترین اثربخشی را در نقش‌های مختلف داشته باشیم. به طور مثال، اینکه من در سازمان و محیط کسب و کار چه نقشی دارم و چگونه می‌توانم اثر بخشی بهتری را داشته باشم مستلزم درک دانش مغز است و نوروبیزینس این دانش را در اختیار ما قرار می‌دهد.

رویکرد و کارکرد نوروبیزینس در سازمان

درون هر سازمان و محیط بیزنسی، موضوعات چالش‌برانگیز زیادی وجود دارد که راه دستیابی به آن‌ها مستلزم استفاده از تخصص نوروبیزینس است. که ما در اینجا به مهمترین ان ها اشاره میکنیم.مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از اعتماد، خلاقیت و نوآوری، اثربخشی، توانمندسازی، تغییر بعضی از عادات، انگیزه، تصمیم‌گیری، ارتباطات، رهبری، بهره‌وری و رفاه کارکنان، بازاریابی و… که بسیاری از سازمان‌ها و کسب و کارها با این عناصر بسیار حیاتی و نحوه‌ی به ثمر نشستن آن‌ها درون سازمان نا آشنا هستند.

 شرکت‌ها می‌توانند از بینش‌های نوروبیزینسی برای بهبود فرآیندهای تصمیم‌گیری خود استفاده کنند. به عنوان مثال، درک اینکه مغز چگونه ریسک و پاداش را پردازش می‌کند، می‌تواند به مدیران کمک کند تا تصمیمات آگاهانه‌تری در مورد سرمایه‌گذاری، توسعه‌ی محصول و سایر استراتژی‌های تجاری بگیرند.

تحقیقات در زمینه‌ی مغز نشان داده است که استرس می‌تواند تأثیرات منفی بر بهره‌وری و رفاه کارکنان داشته باشد. ولی این نکته حائز اهمیت است که انسان‌ها به سطحی میانه از استرس نیاز دارند.  اما وقتی مغز درگیر استرس‌های مخرب می‌شود، سایر قسمت‌های بدن هم کارایی لازم خود را از دست می‌دهند. با درک تأثیر استرس مخرب بر مغز، شرکت‌ها می‌توانند استراتژی‌هایی را برای کاهش سطح استرس در سازمان خود اجراء کنند تا در نتیجه، سازمان اثر بخش‌تری را شاهد باشند.

نوروبیزینس و استراتژی‌های رهبری

نوروبیزینس می‌تواند راهکارهایی در مورد استراتژی‌های رهبری مؤثر، مانند اهمیت هوش هیجانی و ایجاد اعتماد با کارکنان، ارائه دهد. اینکه چه افرادی با چه ویژگی‌هایی در مغزشان می‌توانند در جایگاه رهبر یک سازمان یا حتی سمت‌های دیگر باشند، تماماً با دانش نوروبیزینس میسرمی‌باشد.

 با درک اینکه مغز چگونه اطلاعات را پردازش می‌کند و تصمیم می‌گیرد، شرکت‌ها می‌توانند استراتژی‌های بازاریابی موثرتری ایجاد کنند. به عنوان مثال، استفاده از تکنیک‌هایی مانند بازاریابی عصبی برای اندازه‌گیری واکنش‌های مصرف‌کننده به تبلیغات و بسته‌بندی می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند تا کمپین‌های قانع‌کننده‌تری ایجاد کنند.

جایگاه خودآگاه و ناخودآگاه در تصمیم‌گیری

جایگاه خودآگاه و ناخودآگاه در تصمیم‌گیری

جالب است بدانید سیستم خودآگاه مغزما که به طور منطقی تصمیم می‌گیرد، فقط در ۵ درصد از تصمیمات ما سهم دارد. این سیستم ناخوداگاه ماست که سهم 95 درصدی در تصمیمات ما دارد! این بدان معنی است که بیشتر کارها و اطلاعات ما در سیستم ناخودآگاه ما انجام می‌گیرد. بنابراین ما فکر می‌کنیم که منطقی فکر می‌کنیم، درست‌ترین تصمیم را می‌گیریم و بهترین ارتباطات را برقرار می‌کنیم. مسئله‌ی اصلی اینجاست که ما فقط داریم فکر می‌کنیم و اصل قضیه چیز دیگری است. اتفاقاً ما احساسی و هیجانی تصمیم می‌گیریم، رفتار می‌کنیم، و ارتباط برقرار می‌کنیم. ولی خیلی خوب بلدیم آنان را منطقی توجیه کنیم.

پس سهم عواطف، هیجانات و احساسات در تصمیمات ما 95 درصد است. در نتیجه عواطف بخش جدانشدنی در تصمیمات و رفتار ما را دارد. بنابراین اطلاع و آگاهی درباره‌ی سیستم های خودآگاه و ناخودآگاه مغز و تاثیرات آن‌ها در زندگی فردی و اجتماعی، بسیار مهم است. چون این تصمیمات می‌توانند بر روی سرنوشت ما تاثیر به سزایی داشته باشند.

نوروبیزینس؛ انعطاف‌پذیری عصبی

دانشمندان علوم مغز و اعصاب، زمانی تصور می‌کردند که انعطاف‌پذیری عصبی(نوروپلاستیسیتی) فقط در دوران کودکی بروز می‌کند، اما تحقیقات در نیمه‌ی دوم قرن بیستم نشان داد که بسیاری از جنبه‌های مغز حتی تا بزرگسالی نیز قابل تغییر هستند. انعطاف‌پذیری مغز می‌تواند پیامدهای قابل توجهی در رشد سالم، یادگیری، حافظه و بهبود از آسیب مغزی داشته باشد. این بدین معنی است که تا سن 99 سالگی مغز شما قابلیت تغییر را دارد و می‌تواند رشد کند. پس تا سن 99 سالگی می‌توانیم در زمینه‌ی کسب و کار یاد بگیریم، اثر بخشی داشته باشیم و رشد کنیم. بسیاری از کارآفرینان، ایده‌های بزرگ و اثربخش را در اواخر عمر خود پیدا کرده اند. مانند:

  • لئو گودوین
  • . دیوید ساندرز
  • . رابرت نویتس
  • رید هوفمن
  •  دنیل فلاور
  • کارول گاردنر و…

نقش مغز و انتقال‌دهنده‌های عصبی در رفتار، عادات و احساسات

نقش مغز و انتقال‌دهنده‌های عصبی در رفتار، عادات و احساسات

مغز، سلطان بدن و پیچیده‌ترین عضو بدن ماست. عوامل زیادی در مغز باعث شکل‌گیری رفتار، عادات، انگیزه‌ها، احساسات و…. در ما می‌شوند. یکی از این ساختارها، نوروترنسمیترها یا انتقال‌دهنده‌های عصبی هستند که با بالا و پایین شدن مقدار آن‌ها خلق و خوی ما تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

برای مثال با بالا رفتن انتقال‌دهنده‌ی عصبی آندروفین، می‌توان آرامش و حال خوب را تجربه کرد. یا وقتی ما کسل و دچار خستگی مفرط هستیم، احتمالاً میزان انتقال دهنده‌ی عصبی نوروآدرنالین در مغز ما پایین است. شناختن مغز می‌تواند به ما کمک کند که چگونه بهترین خود و دیگران را بشناسیم و یا حتی خلق کنیم تا بهترین کارها را انجام دهیم. تیم‌های موثری بسازیم و به موفقیت برسیم. اصول نوروبیزینس برای شکل دادن و بهبود مدیریت، تیم‌سازی، نوآوری، ارتباطات موثرو تمام جنبه‌های مشابه موجود درهر سازمان برنامه‌ای شخصی‌سازی‌شده دارد.

چرایی نوروبیزینس برای سازمان و کسب و کار

شاید سوال پیش بیایید که چرا در دنیای امروزه، نوروبیزینس برای سازمان‌ها اینقدر مهم، ضروری و حیاتی تلقی می‌شود؟ شواهد به دست آمده از مغز نشان می دهد که رهبران با تغییر طرز تفکر خود می‌توانند نحوه‌ی تعامل و ایجاد انگیزه با منابع انسانی را به میزان قابل توجهی بهبود ببخشند، تصمیمات بهتری بگیرند و عملکرد شخصی و سازمانی را ارتقا دهند. بنابراین هر چه بیشتر مغز خود و دیگران را درک کنیم، راستای انجام اقدامات بزرگی همچون خلاقیت، اثربخشی، تغییرات و تحولات، موفق‌تر خواهیم بود.

جمع بندی

در این مقاله سعی کردیم با استناد به مراجع و مقاللت علمی معتبر، درباره‌ی اینکه نوروبیزینس چیست و چه رویکردها و اهداف و مزیت‌هایی دارد، صحبت کنیم. در انتها به سخن «گری همل» مشاور مدیران آمریکایی و شخصی برجسته درمدیریت استراتژیک، اشاره می‌کنیم: بهترین راه برای ساختن سازمانی که برازنده‌ی آینده باشد، ساختن سازمانی است که برازنده‌ی انسان باشد. بنابراین برای ساختن سازمانی که برازنده ی انسان است، باید ابتدا انسان را شناخت. یکی از راه های شناخت چیستی، چرایی و چگونگی انسان، داشتن درک درست از مفهوم مغز انسان است. که امکان دسترسی و آموزش و مشاوره درباره‌ی این درک چند بعدی، در انستیتو NBTI فراهم شده است.

ادامه مطلب
بازاریابی عصبی چیست؟

نورومارکتینگ یا بازاریابی عصبی چیست؟

در این مقاله به تعاریف ساده‌ی نورومارکتینگ به زبان ساده می‌پردازیم که شاخه‌ای از نوروبیزینس است و به چگونگی واکنش مغز مصرف‌کنندگان به تبلیغات، برندها، انواع بسته‌بندی محصولات، و فرآیند خرید و فروش می‌پردازد. همچنین به چگونگی فرآیند بازاریابی عصبی می‌پردازیم.

نورومارکتینگ یا بازاریابی عصبی چیست؟

نورومارکتینگ به زبان ساده یعنی در هر کسب و کاری که هستیم، چگونه تبلیغ کنیم؟ چگونه محصولات را طراحی و بسته بندی کنیم؟ چگونه قیمت‌گذاری کنیم؟ و چگونه محصول و خدماتمان را بفروشیم؟ نورومارکتینگ به عنوان یکی از عمده‌ترین عرصه‌های کسب و کار عصب‌محور، برای اولین بار در سال ۲۰۰۲ در یک مقاله توسط BrightHouse که شرکت بازاریابی مستقلی در آتلانتا بود مطرح شد.

مبحث نورومارکتینگ از آن جهت حائز اهمیت است که مورد توجه علوم بازاریابی، روان‌شناسی و مغزو اعصاب قرار گرفته است. جایی که مغز به همراه عصب‌هایش با بازاریابی و برندینگ گره خورده است که اساس این رابطه را می‌توان احساسات و هیجانات افراد دانست.

کابرد و فناوری‌های تکنیکال بازاریابی عصبی

تکنیک‌های بازاریابی‌های عصبی برای پیشبینی تصمیمات، رفتارها، انگیزه‌ها، ترجیحات مشتریان و همچنین عملکرد یک محصول، خدمات یا کمپین‌های بازاریابی استفاده می‌شوند. برای بازاریابی عصبی از فناوری‌هایی مانند FMRI و EEG برای سنجش واکنش مصرف‌کننده‌ها به محصولات استفاده می‌شود. با این کار می‌توان متوجه شد که دلیل تصمیم مصرف‌کننده برای خرید این نوع محصول یا برند از چنین تبلیغاتی چیست و دقیقاً کدام قسمت از مغز او در آن هنگام فعال می‌شود.

بازاریابی عصبی

مثال بازاریابی عصبی

یک مثال بسیار جالب در مبحث بازاریابی عصبی، داستان آدم و حواست. آدم، حوا و سیب. یعنی گویی انسان باید بتواند بین گزینه‌ها انتخاب کند و در کنار آن بتواند خود را مهار و کنترل کند که این موضوع در طول تاریخ از اهمیتی خاصی برخوردار بوده است. آقای والترمیشل در سال 1968 تستی انجام داد که نتیجه‌ی آن بسیار جالب و حائز اهمیت است. تست بدین صورت بود که آقای میشل در اتاق کودکان یک مارشمالو گذاشت و گفت من به بیرون از اتاق می‌روم، اگر کسی مارشمالو را در طول زمان تعیین شده نخورد، به او مارشمالو دوم داده می‌شود.

هدف، آزمایش صبر کودکان بود. بعد از حدود 40 سال آقای میشل تصمیم گرفت ببیند که هر کدام از بچه‌ها در چه حوزه‌هایی مشغول به فعالیت هستند. جالب اینجاست که نتایج نشان داد که بین زمانی که بچه‌ها در سن 4 سالگی صبر کردند، با شغل ، درآمد و تحصیلات  آن‌ها در دهه‌ی40 زندگی‌شان ارتباط جدی وجود دارد.

همچنین مطالعات نشان داده است که اگر فردی یک کیک خوشبو و خوشمزه را اول فروشگاه ببیند، شاید این کیک را نخرد ولی به دلیل مصرف شدن توان مغز فرد، امکان اینکه در کل، اجناس دیگری را از آن فروشگاه خریداری کند، بیشتر است. یعنی به طور مثال، اگر قبلا به طور متوسط 50 هزار تومن از آن مغازه خرید می‌کرده است، الان مقدار بیشتری خرید می‌کند. زیرا انرژی محدودی در مغز و فکر ما وجود دارد که باید ظرفیت آن را با تمارین خاصی زیاد کنیم. تمامی این مثال‌ها، مثال‌هایی در حوزه‌ی گسترده‌ی بازاریابی عصبی می باشند. بنابراین بازاریابی عصبی با روش‌های مختلفی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

نورومارکتینگ و جایگاه آن در بازاریابی عصبی

در سال 2007، تیمی از دانشمندان از دانشگاه کارنگی ملون، دانشگاه استنفورد و دانشکده مدیریت MIT Sloan از FMRI   برای مطالعه‌ی آنچه که مغز افراد هنگام تصمیم‌گیری برای خرید انجام می‌دهد، استفاده کردند. محققان با استفاده از تصویربرداری مغز در طول فرآیند خرید، دریافتند که می‌توانند پیش‌بینی کنند که آیا یک فرد محصولی را خریداری می‌کند یا خیر.

مارتین لیندستروم در کتاب خرید شناسی می‌گوید: تا به امروز تنها راهی که شرکت‌ها قادر بوده‌اند بفهمند که مصرف کننده‌ها چه می‌خواهند، مشاهده یا پرسش مستقیم از آنان بوده است. اما در عصر حاضر و با استفاده از بازاریابی عصبی، از آنجایی که مشتریان نمی‌توانند در زمینه‌ی بازاریابی عصبی دروغ بگویند، این روش‌ها، داده‌های قابل اعتماد تری تولید می‌کنند. برای مثال، ممکن است مصرف‌کننده بگوید از این برند خوشش می‌آید که همیشه آن را انتخاب می‌کند و می‌خرد. ولی ممکن است بعد از FMRI  به این نتیجه برسند که مصرف‌کننده برای خرید چنین محصولی دلیل دیگری داشته است.

ممکن است شخص مصرف‌کننده فکر کند که دلیلش چیزی‌ست که عنوان کرده است؛ ولی در واقع در لایه‌های ناخوداگاه وی دلایل دیگری نهفته باشد. این سیستم ناخوداگاه ماست که سهم 95 درصدی در مجموع تصمیمات ما دارد، که اینگونه تصمیمات بیشتر بر پایه‌ی احساسات وهیجانات می‌باشد. این بدان معنی‌ست که بیشتر کارها و اطلاعات ما در سیستم ناخودآگاه ما انجام می‌گیرد و ما از وجود آن‌ها ناآگاه هستیم. افشاگری‌های ناخودآگاه این رویکرد می‌تواند بینش‌هایی را در ضمیر ناخودآگاه و پاسخ‌های کوتاهی را که مردم معمولاً به خاطر نمی‌آورند، آشکار کند.

ابزارهای بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ

رنگ ، شکل ، جنس، صدا و بو ابزارهای قدرتمندی در بازاریابی عصبی هستند که به طور اثربخشی می‌توان از آنان استفاده کرد. به طور مثال، هر بویی مشتری و مصرف کننده‌ی خاص خود را جذب می‌کند. تحقیقات نشان می‌دهد که محرک‌های بصری با ۹۳ درصد بیشترین تاثیر را بر رفتار مصرف‌کننده دارند. محرک‌های دیگر که شامل جنس ۶ درصد، صدا و بو ۱ درصد سهم دارند. مصرف‌کنندگان، رنگ را به عنوان عامل اصلی در تصمیم‌گیری خرید خود قرار می‌دهند (۸۵ درصد)، در حالی که عوامل دیگر ۱۵ درصد از ارزش کلی را به خود اختصاص می‌دهند.

هر رنگ در مغز تفسیر خاص خود را دارد و باعث واکنش خاصی می‌شود. برای مثال رنگ قرمز باعث آزاد شدن هورمون ادرنالین و افزایش ضربان قلب می‌شود به دلیل اینکه مغز رنگ قرمز را یک عامل خطرشناسایی می‌کند. پس باید به عنوان یک فروشنده یا صاحب برند، به محرک‌های بصری، بیشتر توجه کنید.

نورومارکتینگ؛ روش نوین بازاریابی

نورومارکتینگ؛ روش نوین بازاریابی

بگذارید نورومارکتینگ را که روش نوین بازاریابی در جهان است، با ساده‌ترین داستانی که یک کودک هم می‌فهمد، شرح دهم. در دنیای حیوانات برای اصلی به نام بقاء، تمرکز حیوان تنها روی دو چیز است؛ اول اینکه غذایی بدست آورَد و دوم اینکه توسط حیوان دیگری شکار نشود. حال وقتی غذای خود را در محیط پیرامون می‌بیند، تمام توجه و تمرکزش روی خوردن آن غذاست. در دنیای کودکان، تمام توجه کودک روی این است که وقتی گرسنه است، کاری کند که مادر متوجه شود و به او غذا دهد. یا اگر اسباب‌بازی‌ای در محیط پیرامونش وجود دارد، آن را در دست گیرد.

آیا متوجه زوایه‌ی دید من به فرآیند بازاریابی شدید؟ بله؛ فرآیند فروش و بازاریابی هم مستثنی ازاین اصول بقاء حقیقی نمی‌باشند. در بازاریابی عصبی و فروش محصولات و خدمات هم باید سعی شود تمرکز و توجه مشتری در بالاترین سطح روی محصول شما قرار گیرد. یعنی با رویکردهای به دست آمده، باید کاری کرد که محصول شما آنقدر اثرگذار و جذاب باشد که به نسبت سایر محصولات مشابه، مشتری فقط روی برند و محصول شما تمرکز کند و در انتها آن را بخرد. این رمز موفقیت هر برند، محصول و خدمتی می‌باشد. ما در انستیتو NBTI کنار شماییم تا با ابعاد این روش‌های نوین، توسط متخصصین این حوزه آموزش و مشاوره داده شوید و کسب و کار و بیزینس خود را به صورت جهشی توسعه دهید.

جمع بندی

اگر همچنان مفاهیمی نظیر بازاریابی عصبی و نورومارکتینگ را مفاهیمی تئوریک می‌دانید، کافی‌ست روی جزئیات انتخاب‌ها و امور روزمره‌ی خود دقیق شوید و مصادیق ابزارها و تکنیک‌های نورومارکتینگ از قبیل رنگ، جنس، بو، صدا و سایر مباحث گفته شده در این مقاله را در زندگی روزمره‌ی خود مشاهده کنید. آن وقت است که به قدرت عملیاتی مفهوم نورومارکتینگ پی خواهید برد.

ادامه مطلب
nbti چیست

NBTI چیست؟

در این مقاله سعی داریم، قدم به قدم از ماهیت و متدلوژی فرآیند NBTI رونمایی کنیم.شاید در نگاه اول، این پرسش برای شما هم ایجاد شده باشد که NBTI چیست و چه رویکرد و مزایایی دارد؟ برای رسیدن به پاسخ این سوال که NBTI چیست و بررسی ماهیت، رویکرد، مفهوم و مزایای NBTI، ابتدا نیازمند بررسی و تحلیل مفاهیم حائز اهمیت ساختار و محتوا هستیم. اگر دقت کرده باشید، ساختار شرکت‌های موفق در سطوح بین‌المللی، در نهايت سادگی است و تعداد مقامات ارشد اين شرکت‌ها به طرز حيرت‌آوری اندک است. چرا که ساختارهای مستحکمی دارند که در عین سادگی، سال‌های سال جوابگوی تغییرات و تحولات و چه‌بسا تهدیدات متعدد جوامع جهانی است.حال این سوال پیش می‌آید که NBTI چه کاربردها و فرآیندهایی برای ساختارسازی یا اصلاح ساختارهای موجود در سازمان‌ها یا شرکت‌ها دارد؟

انستیتو NBTI؛ تعریف ساختار و محتوا

در کنار این چیدمان سیستماتیک، مبحث محتوا مطرح است که اگرچه قابل تدوین و تحلیل، اما در نهایت، ضمیمه‌ی ساختار می‌شود و نمی‌تواند جایگزین آن باشد. اصول و ساختار اساسی برای سازمان‌ها و شرکت‌ها، به مثابه‌ی اسکلت‌بندی ساختمان است. هر چه این چیدمان سیستماتیک، اصولی‌تر و مستحکم‌تر باشد، می‌تواند تغییرات و تحولات محتوایی را با توجه به میزان نیاز بپذیرد یا دفع کند. دیدگاه ساختارگرا، به اساس سازمان‌ها و شرکت‌ها، استناد بقاء می‌دهد. ما در انستیتو NBTI در کنار شماییم تا استراتژی چیدمان سیستماتیک و ساختارمدار سازمانی را بیاموزید و به کار گیرید.

فراهم‌سازی و ساده‌سازی زیرساخت‌های هر سازمان

فراهم‌سازی و ساده‌سازی زیرساخت‌های هر سازمان

گسترش و پیشرفت شرکت‌ها همراه با پيچيدگی‌های فراوانی همراه است و اغلب شرکت‌ها در واکنش به اين پيچيدگی‌ها، یا از ساختار فاصله گرفته و به سمت محتوا جهت‌گیری می‌کنند و یا از نظام‌های ساختاری پيچيده استفاده می‌کنند؛ که هر دو راهکار در نهایت به عکس یا دشواری مسیر هدف اولیه می‌رسد.

رویکرد NBTI بر مبنای اشتراک و انتقال داده‌ها

بنا بر توضیحات ارائه‌شده، شرایط کار و ساختار در شرکت‌های موفق بین‌المللی به گونه‌ای است که فرآیندها بیشتر ساختارگرا هستند و محتواها به آن اضافه یا از آن کسر می‌گردند. بنابراین ساده‌سازی و تخت کردن ساختار با هدف کاهش موانع و مرزهای بين و پيرامون واحدهای سازمانی، تحريک مشارکت‌های بين وظيفه‌ای و بين سازمانی از طريق ايجاد تيم‌های مديريتی و استانداردهای همکاری در سرتاسر سازمان، استفاده از تيم‌های کاری خودگردان، فراهم‌سازی زير‌ساخت‌های تسهيم اطلاعات در سرتاسر سازمان، شفافیت ساختار موجود بر مبنای اشتراک و انتقال دانش و عملکردهای بهينه در سرتاسر سازمان، منوط به چیدمان ساختاری‌ست که ماهیت و متدلوژی وجودی سازمان شما را تعریف می‌کند.

رویکرد NBTI؛ در ایجاد و اجرای مدل‌های تجاری

رویکرد اصلی انستیتو NBTI ايجاد مدل‌ها و ساختارهای تجاری برای سازمان‌ها و کسب و کارهاست که به آسانی بر اساس تغييرات مثبت و منفی محيطی، به لرزش نگراید. تغییراتی اعم از فرصت‌ها و تهدیدهای موجود در محيط، ارزش‌های مشتريان، نيازهای بازار، تغيير شرايط بازار که برای سازمان‌ها و شرکت‌ها حائز اهمیتی حیاتی‌‌ست. NBTI انستیتویی است که با نگاهی ساختارمند به صلاحیت‌پروری و شایسته‌سالاری، ساختار سازمان‌ها را بر مبنای دو بخش آموزش مشاوره، توسعه می‌دهد. این سازمان، با ترکیب سه علوم پایه و ساختارمند نوروبیزنس، تحول دیجیتال و کوچینگ سازمانی، خشت به خشت و آجر به آجر سازمان شما را با تخصصی‌ترین متدهای آموزشی و پرورشی، و بر مبنای ارزش‌ها و رسالت‌های منحصر به فرد سازمانتان تقویت می‌کند.

ارتقاء سطح مدیریتی، مدیریت راهبردی و رهبری مدیریت در NBTI

ارتقاء سطح مدیریتی، مدیریت راهبردی و رهبری مدیریت در NBTI

طی ساليان گذشته، فرض بر اين بود كه سازمان‌های بزرگ و موفق در راس خود، رهبرانی بزرگ و كاريزماتيک دارند، ولی تحقيقات انجام‌شده، اين فرض را تاييد ننمود.لازمه‌ی آرمانی شدن، لزوماً داشتن رهبری کبير و آرمانگرا نمی‌باشد. مدیران شرکت‌های با عملکرد برتر، از افرادی که اصطلاحاً به آن‌ها مدیران سطح پنجم گفته می‌شود، می‌باشند. اشتباه نکنید؛ مدیر سطح پنجم، صرفاً انسانی فروتن و متواضع نيست؛ بلکه فردی مدیر و با اراده‌ی کاری تزلزل‌ناپذير است که با سازمان خود رشد می‌کند و از توسعه و تحول خود و سازمانش نمی‌هراسد. ویژگی شاخص این نوع از مدیران، مدیریت و اراده‌ای ساختارمند است، برای حفظ تعادل و پایندگی سازمان که طی همین فرآیند تحول، به مدیران سطح یکم، ارتقا پیدا می‌کنند.

NBTI و ایجاد و اجرای تحول در تفکر مدیریتی

NBTI فرآیندی‌ست که آسیب‌شناسی مدیریتی سازمان‌ها و شرکت‌ها را با سه ابزار تخصصی، پایش کرده و در راستای ایجاد، اجرا و ارتقاء تفکر تحول مدیریتی و سازمانی، اقدام به آموزش و پرورش سطوح مدیریتی و مدیران ایشان می‌کند. از آن‌جایی که سازمان‌های برتر، از طریق ارزش‌های آن مدیریت می‌شوند؛ NBTI با تکیه بر تخصص و مهارت‌های اساتید سه حوزه‌ی مذکور، خود را با حفظ ارزش‌های درون‌سازمانی، همسو کرده است.

مزایای NBTI؛ صلاحیت‌پروری مدیران و رهبران

آمارها و نتایج تحقیقات هفت سال اخیر بر آموزش مدیران در موسسات و سازمان‌های بزرگ و حتی بنام نشان می‌دهد؛ کلمه‌ی آموزش مدیر صرفاً به تربیت کارشناسانی با علوم مدیریت ۱۹۶۰ و ابزارهای مدیریتی بعضاً با مستندات دانشگاهی در دهه‌های قبل مرتبط می‌شود و حوزه‌ی تربیت مدیر در حد کلمه باقی مانده است.
در حالی که صلاحیت، مهم‌ترین و مغفول‌ترین بخش شاخص مدیریت‌پروری کشور ماست. صلاحیت به مجموع شایستگی‌ها، دانش‌ها، مهارت‌ها، توانایی‌ها، تجارت و رفتارهایی اطلاق می‌شود که به عملکرد فردی و سازمانی کمک می‌کند.
شایستگی‌های مدیریتی نیاز به اتفاق جدیدی در کشور ما دارند. NBTI اولین موسسه‌ی ایجاد و توسعه‌ی صلاحیت مدیریت است؛ که با سه تکنولوژی کوچینگ سازمانی، نوروبیزنس و تحوّل دیجیتال، پای در عرصه‌ی وزین و تحول‌آفرین ایجاد و ارتقاء صلاحیت مدیریت و منتورینگ سازمانی گذاشته است.

NBTI چیست و از چه اجزایی تشکیل شده است؟

NBTI در ساده‌ترین تعریف، انستیتویی‌ست که هدفش آموزش نیست! پرورش نیست! ایجاد و توسعه‌ی صلاحیت و شایستگی‌ست‌است! چرا که در کشور ما فرآیند‌های اجرایی و رهبری، اساساً به فرآیندی بیش از تغییر نیاز دارند و این مهم، جز با توانمندی در استفاده از ابزارهای تحول‌آفرین ممکن نخواهد بود. NBTI همان فرآیند تحول‌آفرین در شاخص‌های مدیریتی‌ست. تلفیق نوروساینس و کوچینگ، تاثیر عمیقی بر خودآگاهی انسان دارد که مسیری را برای شکل‌گیری عادات، افکار و عملکرد مثبت ایجاد می‌کند. چنین رویکردی می‌تواند مغز را به نحوی ساماندهی کند تا در جهت زدودن محدودیت از مسیر استعدادها و تقویت عملکرد مثبت، فعالیت نماید. نوروساینس و کوچینگ، عوامل درونی قابل تغییر در کسب و کارها هستند. تحول دیجیتال نیز به عنوان یک عامل بیرونی و ابزاری قدرتمند برای ایجاد تغییر مثبت در کسب و کار به شمار می‌رود. آگاهی از تحولات دیجیتال، به مدیران در انتخاب مسیر آینده بر پایه‌ی تکنولوژی‌های به‌روز، به عنوان یک عامل زیربنایی در کسب و کارها یاری می‌رساند. نتایج ایجاد و اجرای این فرآیند تحول با NBTI به شرح زیر می‌باشد:

  1. بهبود فرهنگ گفتگو در سازمان با ابزارهای NBTI
  2.  نوسازی ساختارهای جدید مدیریتی با نگاهی به تحولات جهانی
  3.  تقویت فرآیندهای فرایادگیری در سازمان
  4.  عارضه‌یابی سیستمی همزمان با ظرفیت‌سازی رشد در سازمان

متدلوژی NBTI؛ ابزارها و فرآیندها

متدلوژی NBTI؛ ابزارها و فرآیندها

موسسه‌ی ساختارمدار NBTI از تمامی پتانسیل‌ها، تخصص‌ها، ارتباطات و ارزش‌های افزوده‌ی خود استفاده کرده که گلدان و خانه‌‌ای امن باشد برای رویش و بالندگی جوانه‌های مدیریتی. متدلوژی این فرآیند سیستماتیک با توجه به ابزارهای قدرتمند سه‌گانه:

  1. Organizational Coaching
  2. Neuro Business
  3. Digital Transformation
    به شرح زیر است:

۱/ برگزاری جلسات کوچینگ فردی با صاحبان فرآیند
۲/ برگزاری جلسات کوچینگ تیمی
۳/ آموزش آنلاین و آفلاین جهت ارتقاء دانش کوچینگ، نوروبیزنس و تحوّل دیجیتال
۴/ جلسات ارزیابی با تاثیرگذاران سازمان
۵/ دسترسی به منابع آموزشی در سه زمینه‌ی DT/ NB/ OC
۶/ پیاده‌سازی چرخه‌های یادگیری و پایش و پالایش عوامل موثر این چرخه‌ها در سازمان

هدف و رسالت انستیتو NBTI

هدف و رسالت اصلی انستیتو NBTI ایجاد و ارتقاء صلاحیت مدیریت و منتورینگ سازمانی‌ست. چرا که متخصصان این تیم بر این باورند که برای هر سازمان، یک مسیر منتورینگ، مدیریت و موفقیت منحصر به فرد وجود دارد. لذا طی سلسله مراتب ذیل، مسیر خود را همچون گلدانی که خاک دارد و آب، برای شنیدن صدای روئیدن، باز می‌کند.

۱/ تاثیر بر ارتقاء عملکرد فردی و سازمانی
۲/ تیم‌سازی و تبدیل من به ما و گروه به تیم
۳/ تمرکز بر نقاط قوت جهت ارتقاء عملکرد
۴/ شفافیت در مسیر پیشرفت بر نقاط موفقیت
۵/ کشف مسیرهای جدید تحول
۶/ / تولید چرخه‌های خلاقیت
۷/ کشف توانمندی‌ها برای ارتقاء سطح عملکرد
۸/ پرواز بر فراز یادگیری(یادگیری فرآیند یادگیری)
۹/ شناسایی چرخه‌ی شایستگی در سازمان
۱۰/ ارتقاء منتورینگ سازمانی
۱۱/ کشف و توسعه‌ی مهارت عالی انعکاس دانش به جای انتقال دانش
۱۲/ غنی‌سازی سطح عالی شایستگی (شایستگی  ناخودآگاه)
۱۳/ دستیابی به مهارت مدیریت در لحظه

امیدواریم با خواندن این مقاله، ماهیت، متدلوژی، رویکردها و مزایای انستیتو NBTI برای خلق تحولی بزرگ در عرصه‌ی سطوح مدیریتی داخلی و بین‌المللی، برای شما روشن شده باشد.

ادامه مطلب
× دریافت مشاوره